حمیده احمدیان راد
انقلاب اسلامی ایران، انقلابی فرهنگی و نوعی پوست اندازی در جامعه کهنسال ایران بود. شاید به خاطر همین پوست ترکاندن ها است که ایران هزاران سال است که پویا است، همیشه الگو است و دایماً حوزه های نفوذ و تمدنش را به انحای مختلف حفظ می کند و یا اشکال آن را تغییر می دهد. به خاطر همین است که هیچ نیروی مهاجمی تاب مقاومت در برابر فرهنگ ایران را نداشته، در آن حل شده و یا ناچار شده بپذیرد ایران را نمی توان استعمار کرد. استعمارگرانی که کشورهای بسیاری را از هویت تهی کرده اند هرگز مقابل ایران توانایی این کار را پیدا نکرده اند و همیشه ناچار شده اند که کشور ما را به عنوان یک قدرت به رسمیت بشناسند. در واقع همه مقابل این فرهنگ پویا عقب نشینی می کنند.
در این میان «استثنایی»، «خاص»، «نو» و «منحصر بفرد» تنها برخی از توصیفاتی هستند که فیلسوفان و جامعه شناسان بزرگ جهان برای تبیین انقلاب سال 1357 به کار می برند. به عنوان مثال میشل فوکو فیلسوف مشهور فرانسوی انقلاب ایران را پدیده ای نو و منحصر بفرد می داند. فوکو در گرماگرم انقلاب اسلامی یعنی در سال های ۵۶ و ۵۷ به ایران می آید. او انقلاب ایران را انقلابی می بیند که «نه یک طبقه خاص، نه یک حزب معین، نه یک ایدئولوژی سیاسی مشخص و نه یک دسته خاص از پیشگامان انقلابی که با خود همه ملت را به داخل جریان بکشاند» در آن وجود ندارد. این انقلاب با انگیزه های مادی و اقتصادی هم صورت نگرفته است. یک دلیل آن این است که همه قشرهای ملت در آن حضور دارند. او همچنین در انقلاب اراده یک ملت را می بیند. او انقلاب را نتیجه ستم می داند چرا که اوضاع افراد به گونه ای نبوده که ملتی خودشان را جلوی مسلسل و مقابل یک ارتش مجهز قرار دهند. او در این ملت اراده جمعی می بیند و دلیل این اراده را ایجاد تحول در خویشتن خویش با تکیه بر اسلام شیعی می داند.
انقلابی مستقل در جهانی دوقطبی
یکی از نکات جالب درباره انقلاب اسلامی ایران این بود که در زمان وقوع انقلاب جهان دوقطبی بود. در یک سو شرق مارکسیستی و در سوی دیگر غرب کاپیتالیستی وجود داشت که همه دسته بندی های خود را در جهان داشتند. انقلاب هایی که در جهان به وقوع می پیوست با یکی از این دیدگاه ها همخوانی داشت و از سوی یکی حمایت می شد. اما انقلاب ایران نه تنها حرکتی مستقل از این دو بود و به هیچ یک وابستگی نداشت و از سوی هیچ کدام حمایت نمی شد بلکه اساساً هر دوی آنها را نفی می کرد. شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» دقیقاً بیان کننده این دیدگاه و پیشنهاد شیوه جدیدی در حکومت داری بود که جمهوری اسلامی نامیده شد. به این ترتیب یکی دیگر از دلایل این استثنا بودن انقلاب آشکار می شود و آن این است: برای اولین بار با وقوع یک انقلاب یک حکومت دینی آن هم با آمیختن مؤلفه های جهان مدرن یعنی جمهوری روی کار می آید.
ریشه های دینی این انقلاب چنان ناباورانه بود که بسیاری تحلیل می کردند این انقلاب پس از طی دوره ای به دست چپ گرایانی نظیر حزب توده خواهد افتاد. اما نه تنها چنین اتفاقی رخ نداد بلکه این انقلاب ایران بود که به یکی از عوامل اصلی ورود جهان به عصری جدید تبدیل شد. نتیجه آن که بسیاری از جامعه شناسان و فلاسفه بزرگ جهان ناچار شدند با دقت بیشتری به تحلیل این انقلاب بپردازند.
دین گرایی عامل حرکت انقلاب
انقلاب ایران انقلابی بود که فرهنگ اسلامی و به خصوص مذهب شیعه در آن نقش زیادی داشت. ایدئولوژی آن اسلامی، رهبر آن روحانی شیعه و کانون های آن مراکز مذهبی نظیر مساجد و حسینیه ها بود.
یکی از مهم ترین شعار های انقلاب الله اکبر بود که به ویژه شب ها از پشت بام ها سر داده می شد. در شعارهای استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی و نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی، اسلام یکی از مهم ترین خواست های مردم بود و سینه زنی و حضور در دستجات عزاداری از روش های گرامی داشت یاد شهدا بود. در واقع واقعه کربلا و عاشورا نیز با ماهیت ضد ظلم و عدالت خواهی اش و نیز شهادت طلبی تأثیر زیادی در پیشبرد انقلاب اسلامی داشت.
به این ترتیب با انقلاب اسلامی بار دیگر دین نقش یک نیروی تأثیر گذار را بازی کرد و اینک به ویژه در تحلیل اوضاع کشورهای اسلامی مورد توجه قرار گرفته است.
ملتی به دنبال هویت خویش
در دیدگاه هایی که برای تبیین انقلاب اسلامی مورد توجه است، عامل هویت ملی نیز به چشم می خورد. در واقع شعارهای استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی و نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی از مهم ترین شعارهای انقلاب بودند که تلاش یک ملت را برای داشتن یک هویت ملی مشخص به نمایش می گذاشتند.
سال ها بود مردم ایران احساس می کردند خانواده شاه افرادی فاسدند که سنخیتی با فرهنگ ایرانی و اسلامی ندارند. همچنین فکر می کردند که شاه خودش را به بیگانگان فروخته، مقابل امریکا تسلیم محض است و به طورکلی فرهنگ غربی بر ایران مسلط است. به این ترتیب آنها احساس می کردند که لازم است به این سلطه پایان دهند و عصر جدیدی را با هویت ایرانی اسلامی آغاز کنند.
انقلابی که هیچکس وقوع آن را پیش بینی نمی کرد
دلایل دیگری هم برای استثنایی بودن انقلاب اسلامی ذکر می شود. این که ایران در زمان وقوع انقلاب در اوج قدرت نظامی و شاه در اوج قدرت قرار داشت. با این وجود سران ارتش به زودی فهمیدند که مقابل مردمی که حاضرند هزاران کشته بدهند کاری از پیش نمی برند و نمی توانند در مردم هراسی ایجاد کنند، چراکه انگیزه های دینی و مذهبی و برگشتن به خویشتن خویش مردم را فراگرفته بود. به قول یکی از سران ارتش حمله کردن به یک کشور دیگر آسان تر از حمله به این مردم بود. این اشتباه تنها از یک رژیم مستبد برمی آمد که پیام ها را درک نکند و برعکس به مشی سرکوبگرانه خود ادامه دهد. نتیجه آن که انقلاب همه اقشار و طبقات از عامی تا روشنفکر را دربرگرفت و حکومتی که در ظاهر گرفتار هیچ بحران داخلی و خارجی نبود به سرعت سرنگون شد.
از سوی دیگر شیوه انقلاب نیز خاص تلقی می شود. خط مشی غالب در انقلاب ایران روش مسلحانه نبود. بلکه تظاهرات میلیونی و به شکل پیوسته بود.
موضوع دیگر شیوه رهبری امام خمینی در انقلاب بود. به عقیده بسیاری امام خمینی در این انقلاب یک رهبر عارف بود. وی در عین حال با نبوغ و هوش و درایت خویش انقلاب را به خوبی سازماندهی کرد. در حالی که برخلاف انقلاب های دیگر وی حزبی هم نداشت و اصولاً رژیم استبدادی شاه چندان اجازه فعالیت تأثیرگذاری را به احزاب نمی داد.
به هرصورت انقلاب اسلامی ایران شیوه تبیین انقلاب ها را در هم ریخت. تا پیش از انقلاب ایران نظریه پردازان برای تبیین انقلاب ها از چند انقلاب ویژه استفاده می کردند و آنها را به بقیه انقلاب ها تعمیم می دادند، ولی انقلاب ایران در دسته بندی های آنها نمی گنجید.
تا این زمان انقلاب ها بر اساس روابط سیاسی-اقتصادی تحلیل می شدند، اما انقلاب ایران با این تحلیل ها نمی خواند. مردم در این دوران از مشکلات اقتصادی نظیر تورم و بیکاری و حاشیه نشینی رنج می بردند. اما این وضعیت برای تحلیلگران به گونه ای تلقی نمی شد که بحرانی برای رژیم ایجاد کند. همان طور هم که گفته شد در این دوران شاه در اوج قدرتش بود و با هیچ یک از قدرت ها نیز مشکلی نداشت. به این ترتیب انقلاب اسلامی ایران به شکلی بی نظیر فرهنگ و دین را به عنوان عامل تعیین کننده در تحولات اجتماعی وارد کرد. به طوری که اینک نگاه فرهنگی در تبیین تحلیل انقلاب ها جایگاهی ویژه پیدا کرده است.