حمیده احمدیان راد
تاجیکستان در دوران پیش از اسلام، جزیی از شاهنشاهی ایران بود و هنوز هم بیشترین اشتراکات فرهنگی را با ایران دارد. به ویژه زبان مشترک فارسی نقش زیادی در ایجاد این پیوند فرهنگی ایفا کرده است. با وجود از سرگذراندن وقایع بی شمار و کنش و واکنش با اقوام و نژادهای مختلف، تاجیکان همچنان بیشترین شباهت نژادی و پیوند فرهنگی را با ایرانیان دارند. تاجیک های تاجیکستان زبان و قوم وخویشی نزدیکی با تاجیک هایی که در شمال شرقی افغانستان زندگی می کنند هم دارند.
مردم ایران که شامل اجداد تاجیک های امروزی هم می شوند، از زمانی که منطقه آسیای مرکزی در تاریخ ثبت شده یعنی 2500 سال قبل در این منطقه ساکن شدند. زیر تسلط آخرین امپراتوری ایران یعنی ساسانیان، زبان و فرهنگ فارسی همپای دین زرتشتی در میان مردم آسیای مرکزی گسترش یافت که این مردم شامل اجداد تاجیک های کنونی هم می شوند.هنوز با وجود تغییرات جمعیتی و نژادی و فرهنگی گسترده در این منطقه، فرهنگ ایرانی هنوز هم در آسیای مرکزی نقش برجسته ای دارد.
بعد از تسلط اسلام این بار فارسی زبانان در آسیای مرکزی ساکن شدند. آنها نقش فعالی در امور اجتماعی بازی کردند و در گسترش زبان و فرهنگ فارسی نقش مهمی ایفا کردند. در قرن دوازدهم میلادی زبان فارسی به عنوان زبان نوشتاری برای بیشتر حوزه ها به کار گرفته شد.
در واقع پس از اسلام، سرزمین خراسان بزرگ که تاجیکستان جزیی از آن به شمار می رود، زنده کننده فرهنگ ایرانی و به وجود آورنده زبان فارسی دری بود که جانشین زبان پهلوی شد. نخستین شاعران پارسی زبان هم از ناحیه خراسان بزرگ به پا خاستند که از جمله آنها رودکی است که پدر شعر فارسی محسوب می شود. در ابتدای حکومت سامانیان شهر بخارا به عنوان مرکز آموزش و فرهنگ در بخش شرقی جهان فارسی زبان مطرح شد. ادبیات دوره سامانی نقش مهمی در حفظ فرهنگ ایران پیش از اسلام در این منطقه بازی کرد. در نخستین سده های هجری، خراسان و ماوراالنهر مهد تمدن و علوم اسلامی بودند و بزرگانی مانند ابن سینا و فارابی در خود پرورند.
سامانیان که در احیای فرهنگ ایرانی و زبان فارسی نقش بسیار مؤثری داشتند، از روستای سامان از روستاهای مرزی قلمرو ایران قدیم و تاجیکستان کنونی به وجود آوردند. سامانیان فارسی زبان مهم ترین دولت در آسیای مرکزی بعد از تسلط اسلام بودند و از 999-875 در بیشتر منطقه ای که حالا تاجیکستان نامیده می شود حکومت کردند. سامانیان در نزد مردم تاجیکستان ارزش و مرتبه زیادی دارند والهام بخش آنها به شمار می آیند. چون احیا کننده فرهنگ تاجیکستان دانسته می شوند. تا جایی که مجسمه امیر اسماعیل سامانی سمبل ملی مردم تاجیک محسوب می شود و واحد پول این کشور که تا قبل از استقلال روبل روسی بود به سامانی تغییر یافته است (هر سامانی حدود سه هزار ریال ایران است). نام شهرها و روستاها و خیابان ها هم یکی از پس از دیگری به نام سامانیان و شعرا و دانشمندانی که در زمان آنها پرورش یافتند نامگذاری می شود. در طول تسلط سامانیان از زبان نوشتاری فارسی حمایت شد. پشتیبانی سامانیان از زبان و ادب فارسی دری موجب استقلال فرهنگی و سیاسی قوم تاجیک شد و زمینه ای فراهم ساخت تا زبان فارسی تا هزار سال بعد زنده بماند و زبان رسمی دولتی قوم تاجیک شود.
از مراکز فرهنگی تاجیک نشین که در تشکل تاجیک ها نقش مؤثری داشتند می توان به بخارا، سمرقند، بلخ، مرو، نیشابور، خجند، اخسیکت، پنجیکت، هُلبُک و ترمذ اشاره کرد. در آخر قرن دهم میلادی دولت سامانی از جنوب و شمال زیر فشار ترک ها قرار گرفت. بعد از این که ترک های غزنوی در 999 میلادی سامانیان را برانداختند، دیگر هیچ قدرت عمده فارسی زبانی در آسیای مرکزی به وجود نیامد.
با شروع قرن نهم نقوذ ترک ها به حوزه فرهنگ فارسی در آسیای مرکزی افزایش یافت. ترک ها شروع به حرکت به سوی آسیای مرکزی و جنوبی کردند که منطقه تاجیکستان امروزی بود و زیر نفوذ فرهنگ پارسی قرار داشت. بعد از چند نسل بعضی از ترک ها از چوپانی به راه های دیگری برای گذران زندگی روی آوردند و همین تغییر نحوه زندگی تماس نزدیک تری بین آنها و فارسی زبانان یک جانشین به وجود آورد. از طریق ازدواج نیز تأثیر متقابل فرهنگی بین هر دو طرف یعنی هم ترک ها و هم فارسی زبانان به وجود آمد. از آمیزش تاجیک ها و ترک ها، اجداد ازبک ها به وجود آمده اند.
در طول قرن های بعد سرزمینی که در نهایت تاجیکستان کنونی شد بخشی از دولت های ترک یا مغول بود. منتها نفوذ زبان فارسی در ادبیات، حکومت و تحقیقات و علوم باقی ماند. از مهم ترین خاندان های دیگری که بر آینده همه یا بخشی از تاجیکستان اثر گذاشتند می توان ترک های سلجوقی، مغول ها و تیموریان بین قرن یازدهم و پانزدهم را می توان نام برد. از تأثیرات مخرب مغول ها این بود که چند شهر مهم منطقه را ویران کردند. تیموریان هم دانش و هنر و نامه نگاری را پاس داشتند.
پس از دوره سامانیان، اگرچه حکومتهای ترک نژادی مانند قراخانیان، غزنویان، کیدَن ها، خوارزمشاهیان، سلجوقیان و مغول ها به قدرت رسیدند، فرهنگ و بویژه زبان قوم تاجیک حفظ شد. در قسمت هایی از آسیای مرکزی نیز دولت های تاجیکی وجود داشت که از جمله أنها دولت غوریان از 543 تا 612 در ولایت غور در افغانستان، کَرْتْ ها از قرن هفتم تا هشتم در هرات، سربداران در قرن هشتم در سمرقند و نیز حکومت های بخش های شرقیِ بخارا را می توان نام برد.
در ابتدای قرن 16 ازبک ها بخش های بزرگی از آسیای مرکزی را فتح کردند. اما دولت ازبک بعد از فتح منطقه نتوانست متحد بماند و تجزیه شد. با شروع قرن نوزدهم، سرزمین هایی که بعداً تاجیکستان کنونی شد بین سه دولت تقسیم شد. ازبک ها با مرکزیت بخارا، خناته (کوکند) با مرکزیت دره فرغانه و پادشاهی افغانستان این مناطق را تصاحب کردند. این سه برای گرفتن مناطق کلیدی با همدیگر می جنگیدند. هر چند که این مناطق بین این سه دولت پخش بود ولی حاکمان محلی هم مستقل بودند.
سرانجام مردم کشور تاجیکستان کنونی در طول دهه های 1860 و 1870 میلادی زیر سلطه روسیه قرار گرفتن. با وقوع انقلاب بلشویکی سال 1917 روسیه، این کشور کشورهای آسیای مرکزی را ضعیف نگه می داشت و تاجیکستان بیش از همه ضعیف نگه داشته می شد. در زمان اتحاد شوروی با جدا شدن شهرهای بخارا و سمرقند از جمهوری تاجیکستان، هویت ملی قوم تاجیک لطمه خورد. همچنین با ترور عده ای از روشنفکران و تبدیل خط از فارسی به لاتین و از لاتین به سیریلیک و تخریب مساجد و مدارس به دست بلشویک ها، به این قوم ستم زیادی شد. اجباری شدن ذکر «ازبک» در شناسنامه تاجیک ها، استخدام نکردن افراد با شناسنامه تاجیکی، منع انتشار نشریه تاجیکی، بستن مدارس تاجیکی و منحل کردن گروه های تاجیکی در دانشگاه ها از اقدامات ازبک ها بر ضد تاجیک ها، پس از این تقسیمات بود.
سرانجام در سال 1991 به دنبال فروپاشی اتحاد شوروی، کشور تاجیکستان مستقل شد. بین سال های 1992 تا 1997 این کشور درگیر جنگ های داخلی بود و حالا به ثبات دست یافته است.
از جمله مهم ترین آداب و رسوم تاجیک ها، جشن نوروز است که بر جمهوری های دیگر، از جمله جمهوری آذربایجان و ازبکستان، نیز اثر گذاشته است.