فوتبال، فراتر از ورزش

فوتبال

محمدرضا کریمی

فوتبالتنها از ورزش فوتبال بر می آید که در چند لحظه اشک غم را به اشک شوق تبدیل کند و تماشاچیان هیجان زده را به پریدن و فریاد زدن و حتی بر سر کوفتن وادارد. چنان که تحقیقات نشان می دهد که 85 درصد واکنش ها در بازی فوتبال ناخودآگاه است. در فوتبال به ویژه فوتبال در سطح تیم ملی، احساس هویت، تعلق به میهن و ایثار شکل می گیرد و در مدتی کوتاه در همه جامعه گسترش می یابد.

مسئولان سیاسی همه کشورها هم به برد و باخت در مسابقات فوتبال بسیار حساسند. وقتی تیم های ملی می برند، مسئولان کشورها تبریک می گویند و با شادی مردم همراه می شوند و وقتی تیم ملی می بازد سکوتی غمبار به ویژه برنامه های ورزشی و خبری را فرا می گیرد.

در برخی از کشورها برد در فوتبال ملی بسیاری از تنش های اجتماعی را فرو می نشاند. چنان که در کشور برزیل که تبعیض های اقتصادی گسترده ای در آن وجود دارد، دولتمردان این کشور به واسطه فوتبال توانسته اند تنش های اجتماعی را بارها کنترل کنند. سابقه برزیل و آرژانتین در زمینه کنترل تنش ها با ایجاد غرور ملی از طریق برد در بازی فوتبال به دهه 70 و 80 برمی گردد که بدهی های آنها به جهان خارج ارقامی نجومی را تشکیل می داد.

این ورزش حتی در روابط بین الملل هم جایی برای خود بازکرده است. بسیار پیش می آید که سران کشورهای جهان در بحبوحه مسابقات مهم فوتبال مدتی از وقتشان را به گپ زدن درباره فوتبال اختصاص می دهند. بعضی از کشورها هم به فوتبال به عنوان بهانه ای برای از بین بردن کدورت های طولانی و زمینه باز کردن مراودات نگاه می کنند. چنان که کره شمالی و کره جنوبی پس از سال ها کشمکش با این دید به ورزش فوتبال نگاه کردند. مسابقات جام جهانی 1990 هم با برانگیختن احساسات ناسیونالیستی در آلمان ها به یکی از عوامل تسریع وحدت دو نیمه این کشور تبدیل شد.

بعضی از مسئولان کشورها هم به واسطه فوتبال می کوشند “کشور خود را بهتر به جهان بشناسانند”. ولادیمیر پوتین نخست وزیر وقت روسیه پیش از بازی تیم های فوتبال زنیت سن پترزبورگ مقابل رئال مادرید گفته بود که کرملین حاضر است برای موفقیت نماینده کشورش هر هزینه ای را تأمین کند. چراکه فوتبال می تواند کشور او را بهتر به جهان بشناساند.

بسیاری از کشورهای در حال توسعه و به ویژه آنها که زمانی تحت استعمار بوده اند و یا از ناحیه یک قدرت بزرگ ضربات جبران ناپذیری خورده اند نیز برد مقابل تیم های این کشورها را نوعی خالی کردن دق و دلی می بینند. حتی برخی از کشورها پس از بازی با تیم های ملی کشور دیگر تدابیر امنیتی اتخاذ می کنند که مبادا هواداران تیم شکست خورده نخواهند سابقه خاطرات تلخ خود را بر سر دفاتر سیاسی خالی کنند. چنان که چند سال پیش هنگام مسابقه تیم های فوتبال آمریکا با مکزیک، سفارت آمریکا در مکزیک برای جلوگیری از هر تنشی تعطیل شد.

در بعضی از بازی ها هم غرور ملی ترمیم می شود و یا به شدت جریحه دار می شود. چنان که بازی آرژانتین با انگیس همیشه از چنین حسی برخوردار است. آرژانتینی ها که خواهان بازپس گیری جزایر مالویناس هستند، در هنگام شکست مقابل انگلیس غرور ملی شان به شدت جریحه دار می شود.

بازی های تیم های ملی کشورهای آفریقایی مقابل استعمارگران قدیمشان نیز همیشه حالتی تراژیک می یابد. در سال های اخیر پیشرفت فوتبال در کشورهای آفریقایی موجب شده موجی از غرور هنگام پیروزی مردم این کشورها را فرابگیرد و تیم های ملی این کشورها از امکان حمایت سایر کشورهای در حال توسعه در هنگام بازی ها نیز برخوردار شوند. برجسته ترین حضور آفریقایی ها مربوط به جام جهانی سال 90 بود که تیم ملی کامرون با بازیکنان قدرتی و قوی هیکل خود تصویر جهانیان از مردم آفریقا به عنوان انسان هایی فقیر و گرسنه را تغییر داد و چهره آنها را به صورت کشورهایی که می کوشند عقب ماندگی هایشان را جبران کنند به تصویر کشید. البته گاهی هم با این صحنه مواجه می شویم که هنگام بازی سیاه پوستان در تیم های ملی و یا بازی های باشگاهی افراد نژادپرست با پلاکاردی نظیر “سیاه پوست، برو خودت را تمیز کن” می کوشند روحیه آنها را تضعیف کنند و حتی بازیکنان سیاه پوست را با چشمان اشکبار بدرقه می کنند.

همچنین هنگامی که کشوری در حال توسعه پیروزی های چشمگیری در در میادین فوتبال به دست می آورد، از این پیروزی ها به صورت “پر کردن فاصله ها” در همه عرصه ها تعبیر می شود. چنان که پیشرفت چشمگیر ترکیه ای ها در عرصه فوتبال را بسیاری نزدیک شدن این کشور به استانداردهای کشورهای اروپایی تعبیر می کنند.

امتیاز به مطلب

Leave a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

To top