جاهایی که فسیل ها پیدا می شوند و شیوه تعیین سن فسیل ها

فسیل دایناسور
حمیده احمدیان راد

مقالات مرتبط: فسیل ها چه هستند و دیرینه شناسی چیست؟ –  فسیل ها چگونه تشکیل می شوند و انواع آنها کدام است؟ –  جاهایی که فسیل ها پیدا می شوند و شیوه تعیین سن فسیل ها

فسیل دایناسور

از آن جایی که فسیل ها در طول تشکیل شدن دفن شده اند، پیدا کردن آنها ممکن است مشکل باشد. دیرینه شناسان تحقیقات بسیار زیادی انجام می دهند تا تصمیم بگیرند که کجا را برای پیدا کردن دایناسورها حفر کنند. برای انتخاب بهترین مکان برای کندن، آنها این مکان ها را انتخاب می کنند:

سنگ رسوبی– سنگ های شن و ماسه ای، سنگ رسی یا سنگ آهکی (این جا جایی است که بیشتر فسیل ها در آنها حفظ می شوند).

-لایه رسوبی از عهد مزورزوییک (موقعی که دایناسورها زندگی می کردند). سنگ رسوبی بی حفاظ تشخیصش بسیار آسان است. برای پیدا کردن یک مثال از سنگ رسوبی بی حفاظ در منطقه تان به صخره هایی که برای ساخت بزرگراه  بریده شده بگردید. لایه ها باید به آسانی قابل مشاهده باشند. مکان های دیگر برای پیدا کردن لایه رسوبی، دره های باریک، زمین های سنگلاخی یا باتلاقی است.

-مکانی که در طول دوره مزوزوییک نه اقیانوس بوده و نه دریاچه. به خاطر این که  دایناسورها تنها در خشکی زندگی می کردند.

مناطقی که سنگ رسوبی حاوی فسیل دارند به سرعت فرسوده می شوند (به خاطر باران، سیل، باد و غیره). این مکان ها برای پیدا کردن فسیل ها خوب هستند. به ندرت فسیل ها به آسانی پیدا می شوند. دیرینه شناسان باید مقدار خیلی زیادی کار کنند تا محل فسیل را پیدا کنند و بعد محل را حفر کنند.

فسیل ها در چه قاره هایی یافت می شوند؟

فسیل ها در هر قاره ای روی زمین پیدا می شوند. لایه های سنگ در بسیاری از مکان ها به طور قابل توجهی شبیه به بقیه هستند. این نظریه آلفرد واگنر را تأیید می کند که 200 میلیون سال قبل تنها یک خشکی روی زمین وجود داشته که همان پانگه آ نامیده می شود (به معنی همه زمین). این خشکی به آهستگی جدا شده و قاره های جدا را تشکیل داده. تئوری واگنر توضیح می دهد که چرا فسیل های یک گونه در قاره های مختلف غیر متصل وجود دارد.

بچه ها فسیل های مهمی از دایناسورها پیدا کرده اند. از جمله پوست یک تی رکس به وسیله یک کودک 12 ساله و یک تخم دایناسور به وسیله یک کودک سه ساله پیدا شده است.

روش های تعیین سن فسیل ها

دیرینه شناسان روش های زیادی را برای تعیین سن فسیل ها در دوره های زمین شناسی مورد استفاده قرار می دهند.

1-قدیمی ترین روش استرتیگرافی (لایه شناسی) است که مطالعه درباره عمقی است که یک فسیل در آن دفن شده. فسیل های دایناسورها معمولاً در سنگ های رسوبی پیدا می شوند. لایه های سنگی رسوبی (استراتا) به طور افقی ته نشین می شوند. و لایه های جدیدتر بالای لایه های قدیمی تر تشکیل می شود و آنها را فشرده می کند. دیرینه شناسان می توانند زمانی را که از عمر دایناسور گذشته است را با تخمین زمانی که استراتوم -که حاوی فسیل است- شکل گرفته تخمین بزنند. معمولاً فسیل های قدیمی تر وسنگ های قدیمی تر در لایه های پایین تر پیدا می شوند.

2-تماشای نوسانات حوزه مغناطیسی زمین. این نوسانات در دوره های زمین شناسی مختلف، حوزه های مغناطیسی مختلفی در سنگ ها به جا گذاشته.

3-تعیین سن تقریبی یک فسیل که چند ساله است با استفاده از تعیین سن رادیوایزوتوپ سنگ های آتش فشانی که نزدیک فسیل پیدا می شود. ایزوتوپ های عناصر رادیواکتیو بی ثبات مانند اورانیوم- 235 که به طور ثابت فاسد می شود، شناخته شده ترین نسبت ها را در طول زمان دارد (نیم عمر آن، بیش از 700 میلیون سال است). یک تخمین دقیق از سن سنگ را می توان با آزمایش نسبت های عناصر رادیواکتیو باقی مانده تعیین کرد. برای مثال موقعی که گدازه خنک می شود، هیچ محتوای سربی ندارد اما مقداری اورانیوم رادیواکتیو U-235 دارد. با گذشت زمان که اورانیوم رادیواکتیو بی ثبات به شکل دایمی به صورت سرب-207 فاسد می شود، مشخص می شود که به نیمه عمرش رسیده است. با مقایسه نسبت اورانیوم-235 و سرب207  می توان سن سنگ آتش فشانی را تعیین کرد. پتاسیم-40 (که به آرگون-40 فاسد می شود) هم برای تعیین سن فسیل ها مورد استفاده قرارمی گیرد. کربن-14 نیمه عمرش 5586 سال است. این معنی اش این است که نیمه کربن-14 به نیمه نیترو‍ژن-14 فاسد می شود. نیمه باقی مانده کربن-14 5568 سال بعد فاسد می شود و غیره. این میزان برای تعیین سن دایناسورها کافی نیست. در نتیجه کربن-14 برای تعیین تاریخ موادی که بیش از حدود 50 هزار تا 60 هزار سال سن دارند مفید است (برای تعیین سن موجودات زنده ای مثل انسان نئاندرتال و جانوران عصر یخبندان مفید است).

تعیین سن از راه رادیوایزوتوپ را نمی توان مستقیماً روی فسیل ها مورد استفاده قرار داد. برای تعیین سن یک فسیل، لایه های سنگ آتشفشانی زیر فسیل (فسیل ماقبل تاریخ) و بالای آن که بعد از وجود دایناسور است تاریخ گذاری می شود. نتیجه اش این است که می توان دامنه زمانی زندگی دایناسور با لحاظ فوران های آتشفشانی به دست می آید.

4-جست و جو برای فسیل های مرتب: فسیل های عادی مشخصی برای تعیین سن زیست شناسی مهم هستند. چراکه می دانیم موجوداتی که تبدیل به این فسیل ها شده اند، در محدوده زمانی مشخصی وجود داشته اند. مثال های این فسیل ها برچیپودها هستند (که در دوره کمبرین ظاهر شدند). تریلوبیت ها (که شاید پیش از کمبرین یا ابتدای پالئوزوییک ریشه گرفتند- حدود نیمی از فسیل های پالئوزوییک تریلوبیت ها هستند)، آمونیت ها (از دوره های ژوراسیک و تراسیک که در طول انقراض کرتاسه-ترتیاری از بین رفتند)، بسیاری از نانو فسیل ها (فسیل های میکروسکوپی از مناطق مختلف که به طور گسترده ای  توزیع شده، فراوان بوده و مخصوص این دوره بودند) و غیره.

بعد از این که فسیل پیدا می شود لازم است که به دقت از حاشیه های سنگی اطرافش که شاید میلیون ها سال است آن را احاطه کرده آزاد شود. سپس لازم است که قطعات فسیل کنار هم گذاشته شوند.

نحوه بررسی فسیل دایناسورها

به ندرت اسکلت دایناسورها به طور کامل پیدا می شود. بعضی وقت ها حتی قطعات اضافی از دایناسورهای دیگر در همان مکان وجود دارد. کار خیلی مشکلی است که محل قرارگیری استخوان های فسیل شده را پیدا کرد و به هم بند کرد تا دوباره یک اسکلت کامل ساخته شود. علم آناتومی جانوری لازم است تا قطعات فسیل ها به هم وصل شوند و حدس زده شود که چه تکه هایی گم شده.

وقتی ساختمان بدن دایناسور مشخص می شود، فسیل ها در یک چهارچوب به هم چسبانده می شود. نزدیکی استخوان ها به یکدیگر در هنگام حفاری، فیزیولوژی جانوری مدرن، و شیارهای به جا مانده و فسیل اثرات به جا مانده مثل جای پا و تجربیات مهندسی کلیدهایی برای ساختن چهارچوب دایناسور می دهد. (برای مثال آیا دم توازن سرو گردن را به وجود می آورد؟).

انسان ها فسیل های دایناسورها را صدها و یا شاید هزاران سال پیش پیدا کرده اند. یونانی ها و رومی ها ممکن است فسیل هایی را پیدا کرده بودند که آنها را غول یا نیم شیر، نیم آدم می نامیدند. در چین ارجاعاتی به استخوان های اژدها شده که در بیش از دو هزار سال قبل پیدا شده. اینها شاید فسیل های دایناسورها بوده اند.

خیلی بعدتر در سال 1676 یک استخوان سفت عظیم الجثه به وسیله “ریورند پلات” در انگلستان پیدا شده. فکر می شد که این استخوان به غولی متعلق بوده. اما شاید مال یک دایناسور بوده. گزارش این کشف در 1763 منتشر شد. اولین فسیلی که به شکل علمی توصیف شد “مگا لوسور” بود که در سال 1824 به وسیله ویلیام بوکلند نامگذاری شد.

امتیاز به مطلب

Leave a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

To top