محمدرضا کریمی
دسترسی به پزشکان درجه اول و نزدیکی به بیمارستان های خوب، یکی از عواملی است که تعیین می کند افراد چه مدت عمر کنند و چه میزان در مقابل بیماری ها آسیب پذیر باشند، اما همیشه مهم ترین عامل نیست.
درواقع شواهدی که به وسیله کارشناسان ظرف چند دهه گذشته جمع آوری شده نشان می دهد عواملی که کمتر نقششان مشهود است و اغلب قدر آنها دانسته نمی شود، قدرت و توان لازم را برای مقابله افراد با بیماری ها و برخورداری آنها از سلامتی فراهم می کند. این نیروهای کمتر مشهود شامل تغذیه مناسب، ورزش، برخورداری از سطوح بالاتر تحصیلی، کار در مشاغل مناسب، زندگی در محله امن و زیر چتر حمایت خانواده و دوستان قرار داشتن است.
چندی پیش آماری که از رتبه بندی شهرستان های آمریکا از لحاظ میزان برخورداری مردم از سلامتی منتشر شد مسئولان یکی از مناطق این کشور را شوکه کرد. قضیه از این قرار بود که یکی از شهرستان ها مجاور شهر کانزاس سیتی از این نظر در قعر جدول رده بندی قرار گرفته بود. این در حالی است که شهر کانزاس سیتی همواره به خاطر داشتن یک دانشگاه خوب پزشکی با سابقه صد ساله و پرورش چندین نسل از پزشکان و پرستاران به خود بالیده است. مرکز پزشکی این شهر نیز همواره به عنوان یکی از بهترین بیمارستان ها و مراکز درمانی طبقه بندی شده است. مسئولان شهرستان مجاور کانزاس سیتی نیز می گویند که مردم شهرشان در مقایسه با بسیاری از شهرها دسترسی زیادی به مراکز مراقبت های بهداشتی داشتند.
با بررسی های بیشتر مشخص شد در این شهرستان میزان شیوع سیگار و چاقی بیش از حد متوسط است. همچنین تعداد فارغ التحصیلان دبیرستانی کمتر از سطح متوسط است، شمار قابل توجهی از کودکان با وزن کم متولد می شوند و در مقایسه با بقیه شهرها کمبودی نسبی در میزان عرضه میوه ها و سبزیجات تازه دیده می شود.
این نتایج مسئولان شهری را بر آن داشت به انجام تغییراتی در شهر فکر کنند. این تغییرات در ابتدا شامل اختصاص بودجه بیشتر برای برنامه تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی، احداث پارک ها و باغ های عمومی در محله های فقیر و باز کردن سوپرمارکت های جدید است. مسئولان شهری می گویند میزان موفقیت ما در یک شهر تنها بسته به این نیست که چه تعداد شغل ایجاد کنیم بلکه مهم سلامتی شهروندان است. کارفرمایانی هم که می خواهند در عرصه رقابت اقتصادی باقی بمانند بیشتر ترجیح می دهند در جوامعی فعالیت کنند که هم کارگران آنها مهارت بالایی دارند و هم نسبتاً سالمند.
البته این واقعیت که مقامات دولتی می توانند آمارهای مربوط به وضعیت سلامت عمومی را برای بهبود تصمیمات و خط مشی های خود به کار برند چیز جدیدی نیست.
در سال 1854 پزشکی به نام جان اسنو که یکی از بنیان گذاران اپیدمیولوژی (علم امراض مسری) به شمار می آید، در هنگام بررسی وضعیت شیوع بیماری وبا در محله های پرجمعیت لندن یک پمپ عمومی آب آلوده را پیدا کرد و تعداد موارد بیماری در اطراف این پمپ را بررسی کرد. بعداً مشخص شد که این پمپ خیلی نزدیک به توالتی بوده که نشتی می داده است. به دنبال آن مقامات متقاعد شدند که پمپ را غیرفعال کنند و این امر به توقف گسترش بیماری کمک کرد.
هدف از رتبه بندی سلامت و بهداشت شهرستان ها در آمریکا هم روشن کردن وضعیت سلامت در آنها و کمک به مسئولان برای بهبود سلامت ساکنان محلی اعلام شده است.
به این ترتیب هدف از تهیه آمارهای بهداشتی چیزی فراتر از ارزیابی میزان مرگ و میر در اثر بیماری ها است و محققان در جست و جوی الگوهای آموزنده رفتاری در جوامع هستند. محققان کیفیت زندگی و گرایش های مردم، اختلالات ارتباطی آنها مثل افسردگی و بیماری هایی مثل دیابت و بیماری های قلبی را نیز بررسی می کنند و به مدیران شهری نشان می دهند کجا بهبودهایی مورد نیاز است.
محققان می گویند هر روز بیش از پیش مشخص می شود که عوامل اقتصادی- اجتماعی مثل تحصیلات نقشی اساسی را در بهبود سلامتی افراد ایفا می کند. چراکه برای مثال کسانی که مایل به ترک تحصیلند احتمال دارد که زودتر از فارغ التحصیلان از دبیرستان بمیرند. همچنین احتمال این که بچه هایشان نارس متولد شود بیشتر است. حتی تحقیقاتی دیگر نیز نشان می دهد بسیاری از مشکلات بهداشتی که زمانی به تفاوت های نژادی نسبت داده می شد، درواقع به نابرابری های اقتصادی و تحصیلی گره خورده است.