محمدرضا کریمی
تاکنون شماری از کتاب های علمی با موضوع «ادراک غیرمنطقی خطر» به چاپ رسیده است. این کتاب ها می گویند که چرا بعضی از افراد از واکسن، اشعه ناشی از تلفن های همراه و برخی دیگر از مؤلفه های دنیای جدید می ترسند در حالی که علم می گوید این موارد آن طور که آنها فکر می کنند خطرناک نیست. همچنین این کتاب ها می کوشند توضیح دهند چرا ما از تغییرات آب و هوایی، چاقی و یا باکتری های مقاوم در مقابل آنتی بیوتیک ها یا خطرات دیگری که علم به عنوان تهدیدهای عظیم سلامتی و ایمنی تشخیص داده نمی ترسیم؟
این قبیل کتاب ها خطرات ناشی از ترس بیش از حدمان از برخی موضوعات و ترس نداشتنمان از بعضی دیگر که داد می زنند «مراقب باش» را گوشزد می کنند. اما برای کم کردن این خطرات توصیه ای ندارند. این عقیده دیوید روپیک کارشناس شناخته شده در زمینه «ادراک خطر» و استاد دانشگاه هاروارد است. به گفته وی ما برای کاهش این خطرات لازم است کاری بیش از مشاهده و شکوه از این که ترسمان با واقعیت منطبق نیست انجام دهیم. لازم است بفهمیم اشتباهمان کجا است و چرا درک درستی از خطر نداریم. وی می گوید:«اگر می خواهیم خطرات ناشی از آن چه من شکاف ادراکی می نامم را کاهش دهیم، لازم است ریشه های ادراک خطر را بفهمیم. بدانیم چقدر موردی خطر دارد و چرا ترس های ما همیشه با واقعیات منطبق نیست.»
به گفته روپیک تاکنون هر مؤلفی یک جنبه از این موضوع را بررسی کرده است. برخی رسانه ها را سرزنش می کنند و بعضی دیگر کوتاهی دولت ها و مراکز تعلیم و تربیت، جوامع علمی و تعصبات شناختی را مثال می زنند. اما شواهدی که در علم روانشناسی وجود دارد خیلی غنی تر است و توضیحات جزء به جزء بسیار بیشتری را در زمینه این که چرا ترس ها اغلب با واقعیات منطبق نیستند ارایه می کند.
روپیک می افزاید:«خود خطر را می توان اندازه گیری، مطالعه و واقعاً توصیف کرد. اما ادراک ما از خطر ذاتاً ذهنی است. ما به طور ناخودآگاه صافی های ذاتی و روانی را مورد استفاده قرار می دهیم که به ما کمک می کند درباره خطر حدس هایی بزنیم.» به این ترتیب قبل از هر چیز لازم است بکوشیم مقابل تفسیرهای هر روزه مان از خطر خود را مصون نگه داریم. درواقع کار بسیار سختی است که با ترکیبی از واقعیات و احساسات به خطر پاسخ دهیم.
روپیک با استناد به چهار دهه تحقیقات رواشناسی به مجموعه ای از ویژگی های احساسی و مؤثر اشاره می کند که برخی خطرات را برای بعضی از افراد ترسناک تر از دیگران می کند. این ویژگی ها شامل نامعلوم بودن، بی اعتمادی، احساس نداشتن حق انتخاب (در موردی مثل واکسیناسیون)، ساخته دست انسان بودن (در مقابل طبیعی بودن) و قرار دادن خطرات در مقابل مزایا است (به عنوان مثال هنگامی که ترس از بیماری ها حذف می شود فواید آن نادیده گرفته می شود و در نتیجه ترس از واکسن افزایش می یابد.) روپیک نتیجه می گیرد ما باید بپذیریم که همیشه از جانب شکاف ادراکی در معرض خطریم. به جای شکوه هم لازم است بکوشیم به شیوه ای عقلانی از پس خطرات ناشی از بی ادراکیمان برآییم. خط مشی ها، تشویق ها، وسایل ارتباط جمعی و تعیلم و تربیت هم به ما کمک می کند با این خطرات مقابله کنیم.