محمدرضا کریمی
انواع مختلف حملات سایبری دهه ها است که در جهان به وقوع می پیوندد. منتها ظرف چند سال گذشته این یورش ها به شکل بسیار خطرناکی صورت می گیرد. به طوری که شاهد یورش هایی هستیم که از سوی کشورهایی برضد ملت های دیگر صورت می گیرد. نمونه این حملات حمله با کرم استاکس نت است.
دکتر رندال آر دیپرت کارشناس اخلاق نظامی می گوید که ما دلایل خوبی برای نگرانی داریم. چراکه در قوانین جنگی و نیز اخلاق عرفی از حملات سایبری تقریباً هیچ صحبتی به میان نیامده.
وی می گوید:«اصرار بر نابودی پایگاه داده ها، سیستم های ارتباطی و شبکه های نیرو، دزدی از سیستم های بانکی، تاریک کردن شهرها، ضربه زدن به کارخانجات و زیرساخت های حفظ سلامت و … با استفاده از حملات سایبری به اندازه کافی بد است. اما برخلاف جنگ های متداول، هیچ چیزی نزدیک به کنوانسیون ژنو برای جنگ سایبری وجود ندارد. هیچ مرزی برای این حملات مشخص نشده. هیچ مقاوله نامه ای هم وجود ندارد که استانداردهایی را در قوانین بین المللی برای چگونه انجام گرفتن یا نگرفتن چنین جنگ هایی قرار دهد.»
به گفته وی اصطلاحاتی مثل حمله سایبری و جنگ سایبری مشخصه ها و پیامدهای متفاوتی دارند. اما با وجود این که از یکدیگر متمایزند از سوی بسیاری جا به جا مورد استفاده قرار می گیرند.
دیپرت به چند نمونه از میان نمونه های بسیاری که در زمینه جنگ های سایبری وجود دارد اشاره می کند که از جمله آنها انجام حملات سایبری روسیه به استونی و گرجستان و حملات خوب سازماندهی شده چین به اهداف شرکتی یعنی گوگل و جی میل و نیز حملات کرم استاکس به بعضی از کشورها است.
البته ایجاد خسارت های عمدی سایبری دهه ها است که گریبان فضای مجازی را گرفته است. این صدمات عمدتاً از سوی افراد غیرسیاسی و هکرها که به دنبال ایجاد هرج و مرج در فضای سایبر هستند وارد می شود. به اینها می توان عاملان جاسوسی سایبری صنعتی که انگیزه اقتصادی دارند را هم افزود.
ایده هایی هم درباره این که در نتیجه این حملات چه رخ می دهد وجود دارد. اما برای سناریوهای احتمالی، استدلال های اخلاقی و مثال های سرراستی که ما را راهنمایی کند وجود ندارد.
دیپرت می گوید:«برای مثال در قوانین جنگ سنتی مواردی مثل کشتن یا مجروح کردن اهداف انسانی و یا نابودی ساختارهای فیزیکی مشخصاً بیان شده است. اما هیچ قانون یا محدودیتی برای صدمات سایبری یا نرم که به اهداف انسانی و ساختارهای فیزیکی «به صورت شیء» صدمه نمی زند وجود ندارد. درحالی که تخریب عمدی یا منحرف کردن داده ها یا الگوریتم ها هم می تواند به انسان ها، ماشین ها یا محیط زیست زیان وحشتناکی وارد کند. زیانی که گریبان سیستم های کاملاً غیرنظامی را می گیرد و در دوره های طولانی زمانی به جمعیت یک کشور صدمه می زند.»
نگرانی دیگر از ناحیه اینترنت است که بیشتر زیرساخت های اطلاعات دفاعی و اقتصادی را مقابل حملات سایبری آسیب پذیر کرده است.
دیپرت این شرایط را با سال های اولیه جنگ سرد مقایسه می کند. یعنی زمانی که ایده های اندکی درباره این که قدرت های اتمی چگونه از لحاظ تهاجمی یا دفاعی باید سلاح هایشان را مورد استفاده قرار دهند وجود داشت.
به گفته وی آن چه که ما امروز نیاز داریم و آن چه که اساتید، کارکنان حوزه نظامی و حکومت ها باید انجام دهند سیاستگذاری و تدوین استراتژی هایی است که جنگ سایبری را پوشش دهد. همچنین لازم است مفاهیم و اصول اخلاقی ای برای جنگ سایبری مطرح شود. و همچنین بعضی موافقت نامه ها انجام شود برای این که چنین جنگ هایی موضوعی برای قانون عرفی و بین المللی باشد.
دیپرت می گوید:«من پیش بینی می کنم که آن چه ما امروز ما با آن مواجهیم یک جنگ سرد سایبری طولانی است که مشخصه اش وارد آمدن خسارت های محدود ولی مکرر به سیستم های اطلاعاتی است. این در حالی است که ملت ها، شرکت ها و … این سلاح ها را آزمایش می کنند و احساس می کنند که این سلاح ها راهی به سوی دست یافتن به نوعی توازن است.»
منبع: http://www.sciencedaily.com/releases/2010/10/101014121117.htm