642-امپراتوری ساسانی در طول قرن ها به طور موفقیت آمیزی از خودش در مقابل امپراتوری روم/بیزانس دفاع کرد. اما این جنگ ها موجب شد که سرانجام به سرعت به وسیله قبایل مسلح عرب چادرنشین که اخیراً هم با سلاح ایمان و عقیده به اسلام مجهز شده بودند، در هم بشکند. ایده های تساوی طلبانه و وحدت بخش اسلام که در مقابل ساختار اجتماعی سفت و سخت و انعطاف ناپذیر آخر دوره ساسانیان قرار داشت، نیز به مذاق بسیاری از مردم پارس خوش آمد.
661-امام علی (ع) پسر عموی حضرت محمد (ص) و چهارمین و آخرین خلیفه مسلمین به شهادت رسید. از این نقطه، اسلام به دو بخش شیعه و سنی تقسیم شد. علت اصلی این اختلاف رهبری اسلام بود. شیعیان باور داشتند که حق خاندان حضرت محمد (ص) از طرف دخترش فاطمه (س) و حضرت علی (ع) است تا رهبری جهان اسلام را برعهده بگیرند. اگرچه حکومت پارس برای تقریباً نه قرن شیعه نشد، ولی شیعه نقشی محوری در تاریخ کشورمان ایفا کرد.
750-661-خلفای اموی به عنوان حاکمان جهان اسلام در صحنه ظاهر شدند. اموی ها تجربیات حکومت داری و مدیریت ساسانی را حفظ کردند. با این حال متفاوت از فرهنگ پارسی در نظر گرفته می شوند. آنها سعی کردند تا زبان عربی را به زور به پارسی ها تحمیل کنند که نتیجه اش از بین رفتن زبان فارسی میانه یا الفبای پهلوی به نفع الفبای عربی/ فارسی جدید بود که تا امروز مورد استفاده قرار گرفته است. آنها همچنین تلاش کردند تا حس مستقل بودن و تشخص و بی همتایی پارسی ها را تحلیل ببرند و از بین ببرند و آنها را به نحوی که خود می پسندند عربی کنند. چنان که با مصری ها و آشوری ها هم همین کار را کردند.
680-امام حسین (ع)، پسر امام علی (ع)، به خاطر گردن ننهادن به حکومت اموی ها، در کربلا به وسیله آنها شهید شد (کربلا اینک یکی از مقدس ترین مکان های شیعه است).
696-عربی زبان رسمی جهان اسلام شد.
750-با حمایت معنوی و مالی پارسی ها، عباسی ها به حکومت امویان پایان دادند. پیروزی سپاه عباسی با هدایت یک فرمانده پارسی به نام ابومسلم خراسانی ممکن شد. پس از آن پایتخت اسلامی از دمشق به بغداد منتقل شد. بغداد یک شهر تازه ساز نزدیک به پایتخت ساسانیان، یعنی تیسفون بود. این جابجایی سمبل بالا گرفتن قدرت پارس در جهان اسلام بود.