بر اساس برداشتی از ترجمه فرانسه کتاب "تاریخچه کوتاهی از زمان" از استیون هاوکینگ
راز تولد جهان موضوع بحث پیشینیان ما نیز بوده. برای بسیاری از جهان شناسان مکتب های دینی یهودی و مسلمان، جهان از گذشته ای بسیار دور شروع شده. سنت آگوستین فیلسوف مسیحی پنج هزار سال پیش از میلاد مسیح را نقطه شروع جهان می داند. تاریخی که نوشته های دینی قدیمی مسیحی هم به آن اشاره دارند. جالب است که این عدد به آخرین یخبندان زمین که ده هزار سال پیش رخ داد نزدیک است. جهان شناسان دینی به این وسیله وجود خالق را اثبات می کردند.
ارسطو مانند بسیاری از فیلسوفان یونانی دیگر از ایده خلقت اولیه زیاد خوشش نمی آمد. برعکس او این طوری باور داشت که نژاد بشری و دنیای اطراف او ازلی و ابدی ست.
مسایل مربوط به تولد جهان و محدودیتش در فضا را "امانوئل کانت" در سال 1781 درکتاب مشهور و مهمش به نام "انتقاد از استدلال محض" مطرح کرد. او در این کتاب این گونه بحث کرد که به همان اندازه که دلیل وجود دارد که جهان در یک روز شروع شده باشد به همان اندازه هم دلیل وجود دارد که دریک روز شروع نشده باشد. دلیلش هم این است که اگر بگوییم جهان یک موقعی شروع شده یعنی این که "زمان" خیلی خیلی بی نهایت و پیش از هرگونه اتفاقی هم وجود داشته که این غیر منطقی ست. یا این که اصلاً چه دلیلی دارد که جهان از این نقطه شروع شود و سه سال بعدش شروع نشود. نظریه ای هم که می گوید جهان از ازل وجود داشته هم باز هم می گوید زمان از بی نهایت وجود داشته. درواقع هر دوی این نظرات یک حرف را می زنند و آن این است که زمان تا بی نهایت می تواند عقب برود. چه جهان از اول وجود داشته باشد و چه یک موقعی به وجود آمده باشد. در صورتی که هم اینک ثابت شده که مفهوم زمان پیش از تولد جهان هیچ معنی ای ندارد.
به هر حال در گذشته خود مردم تصور می کردند که اصولاً جهان ایستا و ساکن و بدون تغییر است. این موضوع که آیا جهان در زمان مشخصی در گذشته ایجاد شده یا نه, فقط برای افرادی که به ماوراءالطبیعه علاقه داشتند یا مطالعات دینی انجام می دادند جالب بود. ولی این موضوع برای فیزیکدانان جالب نبود. فیزیکدانان در آن زمان می توانستند با هردو پیش فرض در مورد تولد جهان مشاهدات را توضیح دهند. یعنی می شد مشاهدات را با هر دو فرض که جهان زمانی به وجود آمده یا از ازل وجود داشته توضیح داد و برای فیزیکدانان فرقی نمی کرد و در هر دو صورت به یک نتیجه می رسیدند.