به دنبال شکست ایران از اعراب کشورمان به امپراطوری عرب ضمیمه شد. اما شکست آن نتیجه اش تغییر و استحاله خودش و رسیدن به نوع به خصوصی از پیروزی بود. این پیروزی همان پر کردن خلأ فرهنگی جامعه عرب پرهیزگار و مقدس اما خشن و آماده بود. ادبیات، فلسفه، پزشکی و هنر ایرانی فعال شدند تا به عنصر اصلی تمدن اسلامی از کردوبا تا دهلی و از قونیه تا سمرقند تبدیل شوند.
در این زمینه موقعیت تجاری ایران و قرارگرفتن آن در یک شاهراه اصلی آن دوره نیز تأثیرگذار بود.
کپی لاتین کتاب قانون ابوعلی سینا در زمینه پزشکی که برای هفت قرن در اروپا به عنوان کتاب پزشکی استاندارد تدریس می شد
به این ترتیب ایران بار تجدید حیات یافت و با شفات کردن موقعیت شفاف خود در مسایل دینی، ایرانیان به سرعت توانستند دوباره استقلالشان را در روابطشان با مهاجمان عرب به طورکامل به دست آورند.
ابومسلم ایرانی به عنوان رهبر گروه هایی از منطقه خراسان اموی ها را از دمشق اخراج کرد و به خلفای عباسی کمک کرد تا بغداد را فتح کنند.
خلفای عباسی هم پی در پی وزرایشان را از میان ایرانی ها انتخاب می کردند و حاکمان ایرانی توانستند تا حدودی خودمختاری محلی به دست آورند. در سال 822 میلادی حاکم خراسان، طاهر، اعلام استقلال کرد و یک خاندان ایرانی جدید به نام طاهریان را پایه گذاری کرد. ایرانی های دیگر نیز برای استقلال تا اندازه ای الگوی پیچیده ای را دنبال کردند اما در نهایت کشورمان یک بار دیگر بر سرنوشتش مسلط شد.
ابن سینا که در غرب Avicenna نامیده می شود، به عنوان بزرگ ترین پزشک پارسی و اسلامی دوره قرون وسطی شناخته می شود. کار او مستقیماً رنسانس را تحت تأثیر قرار داد
در طول این دوره، ایران و دانشمندان ایرانی یک دوره طلایی اسلامی را به وجود آوردند. ایران در این نقطه از تاریخ یک مرکز جهانی پژوهش علمی، با فلاسفه، دانشمندان، مهندسان و مورخان بود که با دادن هدایای بی شماری به تکنولوژی، علوم و پزشکی، بعداً در ارتقای علمی اروپا دوره رنسانس تأثیرگذار شد.
استادان ایرانی پیشرفت های درخشانی در ریاضیات، پزشکی، ستاره شناسی، مهندسی و بسیاری از حوزه های دیگر به وجود آوردند.
در طول این دوره فلسفه اسلامی پیشرفت کرد و اغلب نقطه ثقل بحث های علمی معمولاً دانشمندان و فلاسفه بودند. ابن سینا نقش اصلی را در ذخیره و حفظ آثار ارسطو بازی کرد. متفکران نظریه پردازی مانند فارابی و ابوعلی سینا، ارسطوییسم و نیوافلاطونیسم را با عقاید دیگر به وجود آمده در جهان اسلام ترکیب کردند.
فردوسی، بزرگ ترین شاعر حماسه سرای ایران، تا به امروز به عنوان مهم ترین فرد در حفظ زبان فارسی شمرده می شود
اما از 1220 میلادی ایران دوباره مورد هجوم قرار گرفت و به وسیله امواج پیاپی ویران شد. فاجعه و مصیبت با تهاجم مغول ها شروع شد و بعداً به وسیله تیمورلنگ ادامه یافت. در طول این دوره بیش از نیمی از جمعیت ایران کشته شد و تا قرن بیستم به سطح پیش از حمله مغول نرسید. درطول قرن بعد این احیای ملی گرایی بود که رشد کرد.
جذب مهاجمان ترک
در طول قرن 11 مهاجمانی از ایالات شمال غربی امپراطوری ساسانی به داخل ایران آمدند. ترک ها به تدریج به منطقه خراسان و به موازات آن به ساحل خزر نفوذ کردند و به داخل ایران رسیدند.
در سال 999 میلادی آنها به اندازه کافی قوی شده بودند تا بر خاندان های ایرانی محلی پیروز شوند. محمد غزنوی یک امپراتوری وسیع را به پایتختی اصفهان پایه گذاری کرد و به جوانه زدن و انتشار تمدن ایرانی-اسلامی جدیدی که او حامی و حافظ اصلی و عمده اش بود کمک کرد.
جانشینان او، سلجوقی ها، تسلطشان را از دریای مدیترانه تا آسیای مرکزی گسترش دادند. این سلطان ها معمولاً ایرانیان را به عنوان وزیر فرا می خواندند و ایران مرکز فعالیت فرهنگی بود. به خاطر پارسی شدن سلجوقی ها بعضی از مورخان آنها را به عنوان یک خاندان اصیل ایرانی لحاظ می کنند.
حمله مغول
در آغاز قرن 13میلادی، چنگیز خان طایفه های پراکنده مغول را متحد کرد و شروع به حمله به کشورهای همسایه کرد. در 1218 او از کوه های آلتایی پایین آمد، از میان مناطق ایرانی تا خراسان راه پیمود، سرزمین اصلی ایران را تصرف کرد، سپس به سمت شرق، هند و چین روکرد. بیشتر کشورهایی که او بر آنها غلبه کرد هرگز واقعاً از خونریزی ها و ویرانی هایی که به وجود آورد بهبود نیافتند. پس از او ایران به هولاکو یکی از نوه های چنگیز کشورگشا به ارث رسید. او خیلی زود ایرانیزه شد. هولاکو در مراغه (جنوب تبریز) ساکن شد، دانشمندان ایرانی را به دربارش فراخواند و علم و هنر را تشویق کرد.
اما هنوز کشورگشای دیگری در راه بود. وی در 1370 او وارد ایران شد. در بیش از یک دوره سی ساله او عراق، سوریه، آناتولی، روسیه و هند را فتح کرد. تیمور درصدد بود به چین حمله کند که در سال 1404 مرد. او سمرقند را به عنوان پایتخت و مرکز شاهنشاهیش انتخاب کرد که در همان حال که به وسیله ترکمن ها اداره می شد مشخصه فرهنگ ایرانی را داشت.
اسلام شیعه، امپراتوری صفوی و قاجارها (1920-1501)
شاه اسماعیل اول، بنیانگذار حکومت صفوی
میدان نقش جهان ساخته شده در دوره صفوی یکی از بهترین مثال های معماری پارسی است. این میدان هنوز هم یکی از بزرگ ترین میدان های شهری در جهان و بزرگ ترین میدان در آسیای غربی است