چه چیزی موجب واکنش های خشن و ارتکاب قتل می شود؟

خشونت

محمدرضا کریمی

خشونتبعضی از افراد می توانند عصبانیت یا حس ناامیدی شان را کنترل کنند و احساساتشان را به مجراهای غیرمخرب بکشانند. اما کسانی که به ناگهان به روی افرادی آتش می گشایند و یا با سلاح سرد به دیگران حمله ور می شوند نمایش هولناکی از نبود کنترل بر احساساتشان را به نمایش می گذارند.

انسان ها اغلب در هنگام تعامل با اعضای خانواده، کارکنان ادارات، همکاران و حتی همسفرانشان دچار حس یأس، سرخوردگی و عصبانیت می شوند. اما بیشتر آنها واکنش هایشان را کنترل می کنند. به طوری که تعداد نسبتاً کمی از این کنش ها و واکنش ها به خشونت منتهی می شود.

مارکو ژاکوبونی استاد روانپزشکی دانشگاه کلمبیا در توضیح این که چرا بعضی از افراد به افکار خشونت بارشان جامه عمل می پوشانند و دیگران نه به «نورون های آینه» اشاره می کند. ژاکوبونی بیشتر به خاطر مطالعاتش درباره نورون های آینه شناخته می شود. نورون های آینه به مدار کوچکی از سلول ها در مغز اطلاق می شوند. این نورون ها احتمالاً نقش مهمی در شناخت اجتماعی دارند.

به گفته این محقق آن چه که حس عصبانیت را به عمل تبدیل می کند غالباً چیزی است که کنترل شناختی یا به اصطلاحی که کمتر علمی است خود کنترلی نامیده می شود. وی می گوید که ریچارد نیسبت استاد روانشناسی اجتماعی دانشگاه میشیگان و برجسته ترین فرد در زمینه مطالعات مربوط به هوش می گوید ترجیح می دهد پسرش خودکنترلی بالایی داشته باشد تا هوش بالایی. خودکنترلی برای داشتن عملکردی خوب در زندگی عنصری کلیدی است، چراکه مغز، به سهولت ما را نسبت به همه نوع تأثیراتی حساس می کند. به عنوان مثال تماشای فیلمی خشونت آمیز ما را مستعد اعمال خشن می کند. حتی گوش دادن به لفاظی های خشن ما را به سوی اعمال خشن مایل تر می کند. ازقضا همان نورون های آینه که ما را تلقین پذیر می کنند نسبت به هرنوع تأثیراتی هم آسیب پذیرمان می کنند.

به خاطر همین است که سازوکارهای کنترلی این قدر اهمیت دارند. درحقیقت ما بعد از سال ها مطالعه درباره نورون های آینه و عملکردشان تحقیق آزمایشگاهی مان را بر سازوکارهای کنترلی در مغز برای نورون های آینه متمرکز کردیم. اگر خوب فکر کنیم می بینیم مغز جایی است که باید سازوکارهای کنترلی برای نورون های های آینه در آن وجود داشته باشد. نورون های آینه سلول هایی هستند که به عنوان مثال وقتی آتش می شوند که من می بینم شما یک فنجان چای را با شتاب برمی دارید و من هم به تقلید از شما فنجان چایم را می قاپم.

اما چطور می شود که من از شما تقلید می کنم ولی این تقلید همیشگی نیست؟ ایده ای که در این زمینه وجود دارد این است که در مغز سیستم هایی وجود دارد که با تقلیدی صرفاً درونی به ما کمک می کند. این سیستم ها هنگامی که ما فقط تماشاگریم فعالیت نورون های آینه را تعدیل می کنند، به طوری که می توانیم نوعی از تقلید درونی را داشته باشیم که به ما اجازه می دهد تا با دیگران همدردی کنیم بدون این که آشکارا تقلید کنیم.

مسئله اصلی تعادل قدرت بین این سازوکارهای کنترل است که ما بالا –پایین می نامیم چراکه مثل مدیرانی هستند که از بالا به پایین کارکنان را کنترل می کنند. جهت عکس این وضعیت سازوکارهای کف- بالا مثل نورون های آینه است. تماشا کردن کسی که فعالیتی را انجام می دهد بر تصمیم گیری های ما اثر می گذارد و موجب می شود که ما هم همان عمل را انجام دهیم.

امتیاز به مطلب

Leave a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

To top