آیا نوجوانان ما پرتوقع تر از نسل های گذشته اند؟

توقع

حمیده احمدیان راد

توقع

بعضی ها می گویند وقتی نسل جوان و نوجوانمان را با نسل های گذشته مقایسه می کنیم، می بینیم که اینها نسل پرتوقع تری شده اند. دست کم در نسل های گذشته کسی به خاطر این که برایش میز رسم نخریده اند، پول تلفن همراهش را نداده اند و بر سرش فریاد زده اند، افسرده نمی شد.

همچنین در گذشته تعداد کمتری از نوجوانان پیدا می شدند که به خاطر این که والدینشان آن چه را که می خواستند برایشان تهیه نمی کردند، بنای ناسازگاری با آنها را می گذاشتند. اما این روزها بر تعداد والدینی که از این رفتار فرزندشان شکوه دارند افزوده می شود.

وقتی والدین در محبت کردن به فرزندانشان افراط می کنند، آنها را پرتوقع می کنند. به خصوص این که می کوشند این محبت خود را با امکانات مادی نشان دهند و هر چه را که فرزندانشان می بینند و می خواهند در اختیارشان قرار دهند. این رفتار هم از همان کودکی شروع می شود و به پرتوقعی بچه ها می انجامد. بچه هایی که به این ترتیب پرتوقع بارمی آیند در آینده با پدر و مادر و حتی جامعه بنای ناسازگاری می گذارند. آنها به همین ترتیب هم وارد بازار کار و زندگی اجتماعی می شوند. فرهنگ کار در آنها پائین است و پرتوقعی شان مانع از هر نوع فعالیت خلاقانه می شود و در مقابل مدام غر می زنند و بدون قبول مسئولیت و پشتکار و کار زیاد توقع پول زیاد و پیمودن پله های ترقی را دارند.

والدین به جای این که مدام بکوشند هر چه که فرزندانشان می خواهند در اختیارشان قرار دهند باید موضوعاتی نظیر چگونگی کسب درآمد و صرف هزینه و مدیریت دخل و خرج را به فرزندشان آموزش دهند. در قدیم در فرهنگ ایران جا افتاده بود که پدرها فرزندشان را به محل کسبشان می بردند یا آنها را برای شاگردی به مغازه ای می فرستادند تا آنها حرفه ای را بیاموزند. ولی در حال حاضر والدین ما نه تنها این کارها را انجام نمی دهند، بلکه حتی اصول ساده مدیریت مالی را هم به فرزندانشان نمی آموزند و در مقابل می کوشند همه انتظارات آنها را برآورده کنند. طبیعی است که در این شرایط بچه ها بسیار پرتوقع می شوند و بعداً هم نمی توانند در چامعه و بازار کسب و کار گلیمشان را از آب بیرون بکشند. بنابراین نوجوانان می توانند از والدینشان بخواهند محبت کرده و اصول کسب و کار خودشان و یا مدیریت مالی را به آنها بیاموزند. در مقاله “ثروتمندان چگونه به فرزندانشان آموزش می دهند؟ “، می بینید که آنها چه قدر آموختن این موضوعات را به فرزندانشان جدی می گیرند.

اصولاً هم در بسیاری از کشورها والدین اصول کسب و کار را به فرزندشان می آموزند و معتقدند بچه هایشان باید مهارتی را بدانند.

محمدرضا کریمی کارشناس کارآفرینی می گوید: “والدین چینی آموزش مسائل مالی و کسب و کار را هم به عنوان بازی و هم به عنوان تعلیم به فرزندانشان می آموزند. به طوری که در فصل تابستان یا کریسمس دختران و پسران چینی در حال کمک به پدر و مادرشان دیده می شوند و از اوقات فراغتشان برای یادگیری تجارت استفاده می کنند. والدینی که در تجارت یا مشاغل مشابه آن فعالیت می کنند کودکانشان را در فعالیت هایی نظیر فروش، شمارش پول، خرد کردن پول و تحویل کالا درگیر می کنند. در کشور آلمان هم بچه ها با حضور در کلاس های مختلف انواع مهارت ها را کسب می کنند و آموزش مهارت از سنین پائین مهم تلقی می شود. در خانواده های فرانسوی بچه ها از سنین پائین مثلاً چهار سالگی با مفهوم پول در برابر کار آشنا می شوند و خانواده به آنها می آموزد که در برابر کارهای کوچکی که در خانه برای کمک انجام می دهند می توانند پول دریافت کنند”.

Leave a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

To top