جشن مشترک در کشورهاى حوزه نوروز

آیین نوروز
محمدرضا کریمی
 
آیین نوروز

مدتى است تعدادى از کشورها که به کشورهاى «حوزه نوروز» مشهور شده اند، مى کوشند نوروز را به عنوان «میراث معنوى مشترک» بین خود در سازمان آموزشى، علمى و فرهنگى ملل متحد به ثبت برسانند. ده کشور ایران، افغانستان، پاکستان، هند، ترکیه، آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان کشورهاى حوزه نوروز هستند و ایران مسئول هماهنگ کننده آنان براى ثبت در یونسکو بوده است. پرونده آنها در یونسکو تاکنون با کش و قوس هایى همراه بوده است.

 
دیر رساندن مدارک لازم از سوى بعضى از کشورها و عضو نبودن کشورهاى تاجیکستان و افغانستان در کنوانسیون میراث معنوى و در نتیجه حذف آنها از پرونده نوروز، با توجه به این که آنها از مهم ترین کشورهاى این حوزه به شمار مى آیند، موجب به وجود آمدن این کش و قوس ها شده. با این وجود این کشورها به درستى امیدوارند نوروز سرانجام به عنوان میراث معنوى مشترکشان به رسمیت شناخته شود.
 
برپاداشتن نوروز در کشور ما که مبدع این آئین بوده همواره موجب حفظ هویت و ایجاد وحدت ملى شده است. علاوه بر ایران، نوروز در تاریخ بسیارى از کشورهاى حوزه نوروز از چنان اهمیتى برخوردار بوده که علاوه بر حفظ هویت ملى، به نماد مبارزه با استعمارگران و تسلط فرهنگ هاى بیگانه و یا متحجر و عامل رساندن پیام اعتراض نسبت به وقایع کشورهایشان تبدیل شده است.
 
نوروز فراتر از آیینی ساده
نمونه هاى زیادى وجود دارد که نشان مى دهد نوروز فراتر از تنها آئینى شاد و ساده بوده است. به عنوان مثال تاجیک هاى کشور تاجیکستان، در طول سال ها تسلط حکومت شوروى براى حفظ هویتشان به روش هاى مختلف بر پاسداشت آئین هایشان از جمله نوروز پافشارى کردند و با تبدیل شدن به شهروندان درجه دوم اتحاد شوروى هم تاوان آن را پرداختند. آنها به حدى در این کار پافشارى کردند که اینک پس از فروپاشى اتحاد شوروى و رسیدن به استقلال، با وجود اختلافات مذهبى، نزدیکى فرهنگى بسیار زیادى با ایرانیان دارند. چنان که مى توان گفت مردم تاجیکستان نزدیک ترین اشتراکات فرهنگى را با ایرانیان دارند.
یا در افغانستان تحت سلطه طالبان، افغان ها به طور پنهانى نوروز را گرامى مى داشتند و به این وسیله با تخطى از قوانین ضد نوروز طالبان، اعتراض خود را نسبت به سلطه متحجرانه آنها اعلام مى کردند.
 
سال هاى متمادى در ترکیه، آمدن نوروز با زد و خورد میان مردم کرد این کشور و ارتش ترکیه همراه بود. چراکه برگزارى نوروز به نوعى براى کردهاى ترکیه جنبه اعتراض و مبارزه با دولت پیدا کرده بود. سرانجام کردهاى ترکیه در این مبارزه پیروز شدند و حکومت ترکیه نه تنها نوروز را به عنوان جشن مردم قبول کرد، بلکه به عنوان جشن ملى همه اقوام این کشور به رسمیت شناخت و چنان که مى بینیم ترکیه خود را در بین کشورهاى حوزه نوروز جاى داده است.
 
نکته جالب دیگر درباره نوروز این است که این آئین صرف نظر از ویژگى هاى قومى و نژادى و زبانى و دینى و مذهبى در این کشورها پاس داشته مى شود. آئین نوروز در اصل از چند هزار سال پیش در میان اقوام آریایى رواج داشته است. اما اینک همانند کشور ما که همه ایرانیان صرف نظر از ویژگى هاى نژادى و زبانى و دینى، آن را بر پا مى دارند در میان کشورهاى زیادى با ویژگى هاى متفاوت برپا مى شود. چنان که نوروز میان مردم قرقیزستان، قزاقستان و ترکمنستان که به عنوان مثال زبان متفاوتى با ما دارند نیز جایگاه ویژه اى دارد. با فروپاشى اتحاد شوروى، در حال حاضر بسیارى از کشورهاى حوزه آسیاى مرکزى و قفقاز در سطح دولتى آئین نوروز را پاس مى دارند.
 
البته مردم زیادى نیز در کشورهاى خارج از حوزه نوروز زندگى مى کنند که این آئین براى آنها عامل حفظ هویت است. به عنوان مثال در کشورهایى که کردها اقلیت زبانى و نژادى هستند با پاسداشت نوروز مى کوشند هویت خود را حفظ کنند. علاوه بر آنها به خاطر حوزه نفوذ گسترده فرهنگى ایران، افراد زیادى نیز در کشورهاى مختلف زندگى مى کنند که آئین نوروز را از دیرباز به پا مى داشته اند ولى در کشور آنها نوروز به شکل دولتى برگزار نمى شود.
 
به این ترتیب نوروز در محدوده بسیار وسیعى از خاورمیانه گرفته تا آسیاى میانه و قفقاز و شبه جزیره هند و حتى در جزیره زنگبار در کشور تانزانیا در شرق قاره آفریقا پاس داشته مى شود. دلیل نفوذ نوروز به سواحل شرقى آفریقا این بوده که در سده دهم میلادى بازرگانان شیرازى به سواحل شرقى آفریقا و بویژه به جزیره زنگبار رفتند و با خود فرهنگ ایرانى از جمله نوروز را به این منطقه بردند. در نتیجه مردم زنگبار هم به شیوه خود نوروز را جشن مى گیرند. حتى مهاجرانى در کشورهاى خارج از منطقه نیز زندگى مى کنند که هرگز آئین نوروز را کنار نمى گذارند و آنها را به نسل هاى بعدى خود نیز منتقل مى کنند.
 
این افراد چنان اقلیت قدرتمندى را تشکیل مى دهند که سیاستمداران کشورهاى میزبان هر سال در مراسم تحویل سال در کنار آنها حضور مى یابند. به عنوان مثال چند سالى است که برخى از مسئولان دولتى امریکایى در جشن نوروز که هر سال از سوى مهاجران و دانشجویان و ‎… در کشورشان برگزار مى شود شرکت مى کنند. همچنین بازرگانان و دانشجویایى که به کشورهاى دیگر از جمله مالزى مى روند با برگزارى آئین نوروز توجه مردم این کشورها را به سوى خود جلب مى کنند.
 
مهم ترین دلیل براى گسترش و پایدارى این جشن آن بوده که نوروز در اصل آئینى مردمى است و هر فرد یا خانواده اى مى کوشد آن را به پا دارد. به دلیل مردمى و خود جوش بودن آن هم هست که حمله اقوام مختلف در طول تاریخ به کشور ما و یا به کشورهاى حوزه نوروز نه تنها به نابودى این آئین نینجامیده، بلکه اقوام مهاجم را هم تحت تأثیر نوروز قرار داده است.
 
از طرف دیگر نوروز نماد مفاهیم مثبت زیادى است که انسان ها به طورکلى فارغ از نژاد و مذهب به آنها علاقه مندند. از جمله آنها نو شدن و شادمانى و دوستى است. این امر موجب شده که حوزه نوروز در طول تاریخ گسترش یابد و من عقیده دارم که با به کار گرفتن تمهیداتى این حوزه بیش از پیش هم قابل گسترش است.
 
جشنی مشترک با نمادهایی متنوع
هر چند که کلیات نوروز مثل زمان برگزارى آن در بین همه اقوام و کشورهاى برگزار کننده نوروز مشترک است ولى مراسم مربوط به آن بین همه کشورها و اقوام به یک شکل و رویه برگزار نمى شود.
 
همانند کشور ما که اقوام مختلف با کیفیت هاى مختلف و متنوعى نوروز را جشن مى گیرند، در کشورهاى مختلف هم نوروز به اشکال متفاوتى جشن گرفته مى شود. در واقع از آن جا که نوروز جشنى مردمى است، در نتیجه باورهاى مردم بویژه در گذشته در شیوه برگزارى آن نقش داشته و تفاوت در این باورها و بومى شدن مراسم نوروز موجب شده هر قوم یا کشورى به شیوه خودش این آئین را برگزار کند. بویژه آن که به طور کلى هم چون زمان زیادى، یعنى حدود سه هزار سال از ابداع جشن نوروز گذشته، سنت هاى اولیه مربوط به آن و دلایل به وجود آمدن آن سنت ها نیز به فراموشى سپرده شده است.
 
به عنوان مثال میان اقوام و کشورهاى مختلف آتش به اشکال مختلف در مراسم نوروز نقش دارد. در حالى که هندى ها روز اول نوروز را کنار آتش سپرى مى کنند، کردهاى عراق و ترکیه و سوریه در کوه ها آتش به پا مى کنند. در کشورها و میان اقوام مختلف خوردن غذاهاى ویژه اى مرسوم است که این غذاها با یکدیگر متفاوت است. همچنین برخى اقوام سفره اى مى چینند که آن چه در آنها مى چینند با قوم هاى دیگر متفاوت است.
 
مردم برخى کشورها در هنگام نوروز به آرامگاه رفتگان خود مى روند. براى برخى چیدن گل جزو مراسم است. برخى حیوانات را وارد مراسم خود مى کنند. چنان که علاوه بر ما که ماهى بر سر سفره هفت سین مى گذاریم، افغان ها مسابقه بزکشى برگزار مى کنند که حتى رئیس جمهورى آنها حامد کرزاى نیز به شکل نمادین در آن شرکت مى کند و یا قزاق ها به خاطر اهمیت اسب در زندگى و فرهنگشان به نوعى از اسب در جشن هایشان استفاده مى کنند و غذاى عیدشان را نیز از گوشت اسب تهیه مى کنند و قرقیزها به اسب سوارى مى پردازند.
 
در برخى اقوام هم مسابقات مربوط به خروس جنگى برگزار مى شود. بیشتر مردم در ایام نوروز خانه تکانى مى کنند و اشیاى منزل را مى شویند و یا به دیدن اقوام مى روند. در برخى اقوام گرفتن کشتى جزو مراسم برگزارى نوروز است. در بسیارى از اقوام شعر خوانى و یا گفتن چیستان رواج دارد و ‎… .
 
به هر حال جشن نوروز، آئینى کهن و پر از مفاهیم و نمادها است. حوزه نفوذ این آئین به عنوان یک نقطه مشترک فرهنگى مى تواند کشورها و اقوام زیادى را گرد هم جمع کند و همان طور که یکى از دلایل به وجود آمدن آن بوده، دوستى ها را در بعد جهانى بیشتر و عمیق تر کند.

Leave a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

To top