واقعیاتی درباره تاریخ زبان و خط ایرانیان

زبان و خط ایرانیان

– زبان مادها و پارس ها تقریباً یکی بوده و بر اساس گفته های استرابون، پارس ها و مادها زبان یکدیگر را به خوبی درک می می کردند ولی از زبان مادی اسناد و آثار کتبی به جا نمانده.

– به زبان ایرانیان در زمان هخامنشیان پارسی باستان یا فرس قدیم اطلاق می شود. این زبان مادر زبان فارسی کنونی است. کتیبه های دوره هخامنشی به زبان پارسی باستان یا فرس قدیم نوشته شده.

– خط رایج دوره هخامنشیان، خط میخی بوده که علامات آن شباهت هایی به میخ دارد. تاکنون عقیده بر این بوده که خط میخی در دره های دجله و فرات و احتمالاً به وسیله سومری ها ایجاد شده باشد اما اخیراً برخی از محققان براساس اسنادی که از شهر سوخته و تمدن جیرفت به دست آمده خط میخی ایرانی را قدیمی تر از سومری ها می دانند. در نتیجه این که سومری ها خط میخی را اختراع کرده باشند زیر سؤال می برد. خط میخی مانند خط هیروگلیف مصری به تدریج از مراحل تصویری به مرحله الفبایی نزدیک شده.

– کامل ترین شکل خط میخی، خطی است که در کتیبه های هخامنشیان به کار رفته. این خط از راست به چپ نوشته می شد. خط میخی هخامنشی به خاطر سادگی اولین نوع خط میخی بود که رمزگشایی شد. در خط میخی هخامنشی برای هر صدایی علامتی وجود دارد که باعث می شود آن را در مقایسه با خط عیلامی و آشوری ساده بدانیم.

– خط میخی هخامنشی 50 نشانه دارد. این خط نیمه الفبایی، نیمه هجایی است.

– بعد از غلبه اسکندر بر ایران و تسلط جانشینان او که سلوکی ها نام داشتند، تمدن و زبان یونانی در ایران رواج یافت.

– پس از سلوکی ها، سلسله اشکانیان که از قوم پارت بودند روی کار آمدند. با این که آنها آریان های ایرانی بودند ولی تا دوره سلطنت گودرز دوم اشک بیستم همچنان به ترویج و اشاعه زبان و تمدن یونانی می پرداختند. چنان که سکه های بیشتر شاهان اشکانی به زبان و خط یونانی است.

– عده ای عقیده دارند زبان اشکانیان و پارت ها اصلاً آریان ایرانی بوده ولی تعدادی از لغات سکایی وارد آن شده. این همان زبانی است که بعدها به زبان پهلوی معروف شد و در میانه زبان پارسی باستان و فارسی امروزی قرار دارد. بنابراین به آن پارسی میانه هم می گویند. (نظریه های دیگری هم درباره زبان اشکانیان وجود دارد. برخی عقیده دارند که زبان رسمی اشکانیان یونانی بوده و بعضی دیگر می گویند زبان این دوره ترکیبی از زبان یونانی و ایرانی بوده.)

– براساس کتاب سرگذشت زبان فارسی دری که به همت استادان دانشگاه کابل و با نظارت پرفسور رسول رهین به چاپ رسیده، زبان فارسی دری (زبان خراسانی)، زاده پهلوی اشکانی است. بنابراین پهلوی اشکانی همان زبان فارسی دری است. براساس این کتاب وقتی می گوییم زبان فارسی، یا فارسی دری و یا زبان دری منظورمان از هر سه یکی است.

– تردیدی نیست که تعداد زیادی از لغات واصطلاحات یونانی در زمان اشکانیان وارد زبان ایرانی ها شده. همچنین تردیدی نیست که زبان یونانی در میان طبقات بالا، شاهزادگان، سلاطین و درباریان رواج داشته. اما بعید به نظر می رسد که زبان یونانی زبان رسمی و عمومی مردم عصر اشکانیان شده باشد.

– چنان که گفته شد زبان اشکانیان پهلوی نام داشته. کلمه پهلو، پرثو به معنی پارت است. کلمه پرثو به پرهو تبدیل شده و این کلمه به مرور به پلهو سپس به پهلو تبدیل شده. لفظ پهلوی و پهلوانی منسوب به پارت است. به زبان پهلوی اشکانی، پهلوی شمالی هم گفته می شود.

– از زبان پهلوی اشکانی آثار زیادی به جا نمانده. از جمله این آثار چند کلمه بر روی سکه های آن زمان و تعدادی از لغات پهلوی اشکانی در زبان های ارمنی و لهجه های آذربایجانی و خراسانی است.

– خط رایج در دوره اشکانی خط آرامی سریانی بوده نه میخی. البته براساس الواحی که در بابل یافت شده، خط میخی در این دوره به طور کامل متروک نبوده. خط پهلوی اشکانی با حروف جدا از هم و مقطع از راست به چپ نوشته می شد.

– زبان دوره ساسانیان زبان پهلوی است که به پهلوی جنوبی معروف است و تفاوتی جزیی با پهلوی اشکانی دارد.

– خط پهلوی ساسانی نیز مثل خط اشکانیان از خط آرامی گرفته شد. حروف این خط مانند پهلوی اشکانی مقطع نوشته می شد.

– تعداد حروف الفبای پهلوی را از 18 تا 25 حرف نوشته اند. دلیل این که درباره تعداد حروف زبان پهلوی عدد ثابتی ذکر نمی شود این است که در خط پهلوی یک حرف دارای صداهای مختلف است.

– بعد از انقراض سلسله ساسانی مدت ها در ایران به ویژه در طبرستان به زبان پهلوی تکلم می شد. بعد از غلبه مسلمانان بر ایران، دفاتر مالیاتی و خط سکه ها تا زمان عبدالملک مروان همچنان به زبان پهلوی نوشته می شد.

– خواندن و نوشتن خط پهلوی بسیار دشوار است چراکه این خط قواعد و اصول محدود و منطقی ندارد. در زبان پهلوی آن دوره برای هر صدا علامت خاصی وجود نداشت و چنان که گفته شد گاهی یک علامت با چند صدا خوانده می شد. هرچند ظاهراً خط پهلوی دارای حداکثر 25 حرف است ولی برای خواندن آن دانستن بیش از 1000علامت ضرورت دارد.

– نگارش در دوره ساسانیان به دو شکل انجام می شد. یکی هزاروش و دیگری پازند. در مورد پازند همان طوری که می نوشتند می خواندند ولی در نوع هزاروش آن طوری که می نوشتند نمی خواندند. به این معنی که برای نوشتن لغات آنها را به خط آرامی می نوشتند ولی در هنگام خواندن به جای لغات آرامی، لغات پهلوی به کار می بردند.

– در دوره ساسانیان علاوه بر خط پهلوی چند خط دیگر از جمله خط مانی، خط اوستایی و خط سغدی نیز معمول و رایج بوده است.

– خط مانوی به پیام آوری به نام مانی که معاصر شاپور اول (241-271 میلادی) است منسوب بوده. خط مانوی از خط سریانی اقتباس شده بود و تعداد حروف آن از حروف عربی بیشتر بود.

– خط اوستایی خطی است که اوستا به آن نوشته شده و به همین دلیل به اسم خط اوستایی معروف است. خط اوستا از خط پهلوی اقتباس شده با این تفاوت که خیلی از خط پهلوی آسان تر است زیرا در آن برای هر صدای متحرک یا ساکن علامتی وضع شده. برعکس خط پهلوی  که از راست به چپ نوشته می شد، خط اوستایی را از چپ به راست می نوشتند. به این خط دین دبیره می گفتند. الفبای اوستایی دارای 51 یا 53 حرف است. در این زبان حرف ها به هم متصل نیستند و جدا از هم نوشته می شوند. براساس کتاب سرگذشت زبان فارسی دری، زبان دری از زبان اوستایی تحول یافته.

– خط سغدی از خط آرامی اقتباس شده. نمونه های این خط در آسیای مرکزی به دست آمده. خط اویغوری نیز از خط سغدی اقتباس شده. خط سغدی که ابتدا به وسیله اقوام ایرانی مورد استفاده قرار می گرفت بعدها از سوی اقوام ترک اقتباس شد.

برای مشاهده ادامه مطلب به بالای صفحه مراجعه کنید یا بر روی لینک بعدی کلیک کنید…

Leave a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

To top