آیا دمای دست افراد گویای طبیعت آنها است؟

دوستی

محمدرضا کریمی

دوستیآیا با اندازه گیری دمای دست افراد می توان طبیعت آنها را تشخیص داد؟ این پرسشی است که براساس عقیده عامیانه «دستان سرد، قلب گرم» مطرح شده. براساس این ایده افرادی که معمولاً دستانشان سرد است شخصیت های واقعاً مهربان و دوست داشتنی ای دارند. اما قرینه ای برای این برداشت وجود ندارد. یعنی مشهور نیست که افرادی که دستانی گرم دارند قلب های سردی دارند. آنها تنها افرادی هستند که دمای بدنشان در حدود 98.6 درجه فارنهایت (37 درجه سانتی گراد) است.

ایده «دستان سرد، قلب گرم» باعث شده تحقیقاتی درباره ارتباط بین دمای بدن با روانشناسی و روابط بین افراد صورت بگیرد. از جمله محققانی به نام های لارنس ویلیامز و جان بارگ شواهدی مبنی بر بی اعتباری این ایده ارایه کرده اند. به عقیده آنها برخلاف این عقیده، گرمای فیزیکی تداعی کننده گرمی روابط بین افراد است. برای مثال، ما ممکن است درباره این که رفتار یک نفر چقدر دوستانه است یا وی چقدر قابل اعتماد و مفید است صحبت کنیم و سپس در صدد برآییم ارزیابی کنیم آیا او واقعاً دوست ما است یا باید از او اجتناب کنیم. در این شرایط گرمای فیزیکی تقویت کننده ایده ما درباره افراد است و کمک می کند به آینده فکر و برای رفتارهای متقابل برنامه ریزی کنیم.

ویلیامز و بارگ به مطالعه کلاسیک دانشمندی به نام هری هارلو هم استناد می کنند. در این مطالعه هارلو و همکارانش دو جانشین برای مادر چند نوزاد بوزینه درست کردند. یکی از این مادران مصنوعی از پارچه درست شده بود و با نور لامپ گرم می شد و مادر دیگر از سیم ساخته شده و غذای نوزادان را تأمین می کرد. این مطالعه نشان داد نوزادان بوزینه، مادر پارچه ای را به مادر ساخته شده از سیم ترجیح می دهند. این در حالی است که غذایشان از مادر سیمی تأمین می شده است.

محققان نتیجه گرفتند میمون های نوزاد مادران پارچه ای را به خاطر آسایشی که نصیبشان می کرد انتخاب می کردند و تنها از فرط گرسنگی مجبور می شدند به مادران سیمی مراجعه کنند. هارلو با استفاده از این یافته اهمیت آسایش ناشی از تماس به ویژه در سال های اولیه زندگی را نشان داد. فقدان این نوع آسایش به مسایل تکاملی و رشدی مراحل بعدتر زندگی گره خورده. از کار هارلو مراکز مراقبت از کودکان بهره بردند.

براین اساس دانشمندان می گویند حس آسایش، ایمنی و اعتماد که به گرمای فیزیکی مراقبان سال های اولیه زندگی ما ارتباط تنگاتنگ دارد باعث می شود ما گرمی روانی را به گرمای فیزیکی ارتباط دهیم.

در تحقیق ویلیامز و بارگ، شرکت کنندگان در مطالعه یک فنجان قهوه داغ را برای مدت کوتاهی در دست نگهداشتند و نتیجه این بود که این افراد نسبت به شرکت کنندگانی که مدت کوتاهی فنجان قهوه سرد را نگهداشتند بیشتر احتمال داشت دیگران را درک کنند. به عبارتی آنها ویژگی های شخصیتی گرم تری از خود نشان دادند. همچنین شرکت کنندگانی که یک بالشتک داغ را در دست نگه داشتند در مقایسه با افرادی که بالشتک سردی را در دست گرفتند بیشتر احتمال داشت تا بعداً پاداشی را انتخاب کنند که می توانستند آن را با یک دوست سهیم شوند.

این مطالعه تأثیر عوامل خارجی بر نوع روابط ما با دیگران را بیان می کند. محققان در توجیه نتایج مطالعه شان می گویند اگر ما در معرض سرما قرار بگیریم، به این معنا است که ممکن است درگیر یک وضعیت ناراحت کننده شده باشیم و بخواهیم وضعیتمان را راحت تر کنیم. اما اگر گرم باشم (البته نه داغ و عرق ریزان) به این معنی است که احتمالاً راحتیم و بیشتر احتمال دارد بپذیریم درباره نیازهای دیگران فکر کنیم. آنها درنهایت نتیجه گرفتند که دستان سرد مساوی قلبی گرم نیست اما حاکی از وضعیتی ناراحت کننده است که لازم است مورد توجه قرار گیرد.

البته برخی می گویند این مطالعه به هرحال ناقض ایده «دستان سرد، قلب گرم» در رابطه با افرادی که دستانشان معمولاً سرد است نیست بلکه چگونگی تأثیرگذاری تغییرات موقتی زیست محیطی بر چگونگی درک ما از وضعیت دیگران را بررسی کرده است. در پاسخ به این ابهام هم دانشمندان می گویند شاید تفسیر ما از گرما و سرمای فیزیکی ریشه در تجربیات احساسی مان در رابطه با دیگران داشته باشد. تجربیاتی که برخی احساسات و گرمی روانی را به گرمی فیزیکی متصل می کنند.

عده ای دیگر نیز می گویند که شاید عبارت «دستان سرد، قلب گرم» از سوی کسانی مطرح شده باشد که می خواهند نگرانی خود در رابطه با سردی دستانشان را رفع کنند!

امتیاز به مطلب

Leave a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

To top