محمدرضا کریمی
به کار بستن برنامه ای منسجم با هدف ایجاد مهارت های شخصیتی، احساسی و اجتماعی در دانش آموزان، بهبود قابل ملاحظه ای را در کیفیت کلی آموزش و پرورش به همراه دارد.
این نتیجه مطالعه ای است که بر روی تعدادی از دانش آموزان مدارس هاوایی انجام شده. محققان از این مطالعه نتیجه گرفتند که انجام فعالیت های سازمان یافته برای ساختن شخصیت دانش آموزان، بیش از قوانین سنتی تر یا سیاستگذاری های موجود در زمینه کنترل یا مجازات مشکلات رفتاری سودمند است. در این مطالعه تنها حدود یک ساعت در هفته از وقت آموزش و پرورش سنتی به برنامه ایجاد مهارت های شخصیتی، احساسی و اجتماعی در کودکان اختصاص یافت.
تحقیقات قبلی نشان داده بود با اجرای چنین برنامه هایی شاهد تعداد کمتری از موارد معلق از تحصیل خواهیم بود. تعداد غیبت های کمتر، روخوانی بهتر و کسب نمره های بالاتر در آزمون های استاندارد ریاضی از نتایج مثبت دیگر اجرای چنین برنامه هایی اعلام شده است.
این مطالعه هم حاکی از این است که 21 درصد معلمان باور دارند اجرای چنین برنامه ای کیفیت کلی مدارس را بهبود می بخشد. این تحقیق در مدارسی با تنوع نژادی و مذهبی انجام گرفت و نیمی از افراد مورد آزمون از برنامه استفاده می کردند و نیمی دیگر نه.
به عقیده برایان فلی استاد مدرسه علوم سلامت رفتاری و اجتماعی، مهارت های بهبود یافته شخصیتی و اجتماعی زمان بیشتری را در اختیار معلمان قرار می دهد تا تعلیم دهند و به دانش آموزان نیز زمان و انگیزه بیشتری برای آموختن می دهد. وی می گوید:«دستاورد ما از این مطالعه این بوده که با تمرکز بیشتر بر روی شخصیت بچه ها در کلاس، واقعاً می توانیم بعضی از نگرانی ها را در مدارسمان رفع کنیم.»
به گفته فلی مفاهیمی که در این برنامه گنجانده شده مفاهیم جدیدی نیستند. بلکه همان هایی هستند که همیشه در خانواده ها، اماکن مذهبی و در قالب گروه های اجتماعی مورد بحث قرار گرفته اند. وی می گوید:«به عنوان مثال گنجاندن یک درس در پایه سوم می تواند به بچه ها کمک کند بفهمند افراد دیگر چه احساسی دارند و همدردی کردن را بیاموزند. این مفهوم ممکن است ساده به نظر برسد. اما کارکرد آموزشی مهمی دارد.» در این تحقیق کیفیت مدرسه به داشتن محیط امن، مشارکت و رضایت افراد، حمایت از دانش آموزان، بهبود مستمر یادگیری مبتنی بر استانداردها و مواردی دیگر تعریف می شود.
محققان دست اندرکار این مطالعه می گویند سیاستگذاری هایی که در گذشته برای محدود کردن استفاده از مواد مخدر، انجام رفتار خشن و مشکلات دیگر در دانش آموزان انجام شده بود نتایج محدودی داشته است. بخشی از دلایل شکست این سیاستگذاری ها به مسایل اساسی مثل احساس دانش آموز درباره خودش و دلبستگی های اجتماعی مربوط بوده.
رویکرد جدید این مطالعه چیزی است که آن را احساس اجتماعی و توسعه شخصیت می نامند.
خودمفهومی، کنش های جسمی و فکری، مدیریت مسئولانه در قبال خود و دیگران، صادق و مورد اعتماد بودن و خودبهبودی از سرفصل های دروس این برنامه بوده است.
محققان نتیجه می گیرند برای بهبود کیفیت آموزش مدارس لازم است چنین برنامه هایی مورد توجه قرار گیرد و بودجه ای برای آن اختصاص یابد.