فناوری فرهنگی

کار

حمیده احمدیان راد

کارمدتى است کره اى ها براى توسعه چند محور اساسى در کشورشان بودجه اى تخصیص داده اند. از جمله این محورها نانوتکنولوژى، بیوتکنولوژى و تکنولوژى اطلاعات است. اما محور جالب دیگرى هم مورد توجه آنها قرار گرفته است و آن چیزى است که به آن نام فناورى فرهنگى داده اند. شاید به همین دلیل است که شاهدیم صنعت سینما و شیوه ساخت سریال هاى تلویزیونى در کشور کره جنوبى تحولى اساسى پیدا کرده است و مى کوشد از انسان هایى با شیوه هاى رفتارى خاص الگو و قهرمان بسازد. در واقع کره اى ها فرهنگ را به عنوان نوعى فناورى در نظر گرفته اند که مى توان آن را وارد جامعه کرد و با توجه به نوع فرهنگى که وارد جامعه و سیستم کارى مى کنند، مى توانند توسعه اقتصادى – اجتماعى کشورشان را رقم بزنند.

مدت ها است بسیارى از کشورها به این نتیجه رسیده اند که توسعه اقتصادى بدون توجه به توسعه فرهنگى ناکام مى ماند. چرا که کشورهایى که تنها توسعه اقتصادى را هدف قرار داده اند در دستیابى به هدف شان شکست خورده اند و یا توسعه اقتصادى در آنها زودگذر بوده و تداوم نیافته است. بنابراین در دنیاى امروز فرهنگ راه رسیدن به اهداف دیگر توسعه تلقى مى شود.

سینا امیرى کارشناس ارشد مدیریت و از مدیران صنایع مى گوید: «کشورى نظیر کره مقوله اى به نام فناورى فرهنگى را مطرح کرده تا براساس آن بتواند بررسى کند که باید درباره چه موارد فرهنگى اى کار کند که بهترین بازده را در سطوح اجتماع و اقتصاد و… به دست آورد. به این ترتیب هم رفتارهاى درست اجتماعى مورد توجه قرار مى گیرد و تقویت مى شود و هم بر روى مقولات فرهنگى اى که بازده صنعتى و بهره ورى کلى را بالا مى برد کار مى شود. در نتیجه به مردم و نیروى کار کمک مى شود تا انسان هاى دیگر را بیشتر قبول داشته باشند و به کارشان تخصصى تر نگاه کنند. سپس این رفتارها را تقویت مى کنند تا تبدیل به عادت شود. چرا که عادت مجموعه رفتارهاى جا افتاده است و سپس این عادات تبدیل به فرهنگ مى شود. فرهنگ هم مجموعه عادات جا افتاده است. آنها با این روش مى توانند حتى عادات و فرهنگ هاى مضر یا بیهوده را هم حذف کنند.»

طبیعى است که مانند همه کشورهاى جهان فناورى فرهنگى براى کشور ما هم امرى لازم است. فرهنگ مى تواند دید ما را به مقوله کار و نحوه جمع آورى ثروت تغییر دهد. چرا که در کشور ما فرهنگ کار به خوبى تعریف نشده و به خاطر همین فرهنگ کار ما در مقایسه با کشورهاى پیشرفته پائین تر است. کشورهاى توسعه یافته مدت هاست که به اهمیت نیروى انسانى و نحوه نگرش آنها به کار و تولید و ثروت پى برده اند و آن را عامل توسعه اقتصادى مى دانند. آنها مى دانند که اگر براى فرهنگ کار تعریف درستى ارائه شود و این تعریف در همه محیط هاى کار به نیروى کارآموخته مى شود و در آنها به شکل عادت درآید، همه افراد به توسعه اقتصادى کشورشان کمک خواهند کرد. اگر در کشور ما هم این روند طى شود دیگر شاهد کیفیت پائین کالاها و یا کیفیت پائین خدمات دهى نخواهیم بود. در این صورت رقابت در کسب و کارها افزایش مى یابد و رضایت مشترى اهمیت بیشترى پیدا مى کند و ما در عرصه رقابت با کالاهاى خارجى هم کم نمى آوریم.

Leave a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

To top