15-18 سالگی

بلوغ

پرفسور کارل پیکارد

بلوغ

اواخر دوره نوجوانی مصادف با سال های دبیرستان است. وقتی نوجوان وارد دبیرستان می شود مانند کسی است که گویی در این دنیا نیست و آگاهی چندانی از واقعیات زندگی ندارد. سال اولی ها دانش آموزان بهت زده ای هستند که تحت تأثیر هیبت و بزرگی دبیرستان قرار گرفته اند، مرعوب دانش آموزان بزرگ تر و با تجربه تر هستند و از امکاناتی که “رشد” و بزرگ شدن در اختیارشان قرار داده و قبلاً وجود نداشته هیجان زده هستند. این نوجوانان می خواهند به چیزهایی که دانش آموزان بزرگ تر می دانند دست پیدا کنند و معمولاً هم قادر به انجام آن هستند و همین فشار نوجوان برای کسب استقلال بیشتر را افزایش می دهد. نوجوانان چیزهای زیادی در دبیرستان یاد می گیرند که البته بیشترشان هم از کلاس درس نیست.

هم پدر و مادرها و هم نوجوانان در یک هدف مشترک برای اواخر نوجوانی توافق دارند: این که نوجوانان یاد بگیرند که کارهایشان را هرچه بیشتر مانند بزرگ ترها انجام دهند. اما جایی که در آن اختلاف دارند، معنای رشد کردن و مسیری است که آنها را به این هدف می رساند. برای پدر و مادر، بزرگ شدن به معنی این است که نوجوان یاد بگیرد مسئولیت های مربوط به بزرگسالان را بیشتر به عهده بگیرد.

اما برای نوجوان رشد کردن به معنی قدم گذاشتن در ماجراهایی مربوط به دوران بزرگسالی است که گواهی دهد او حالا رسماً به قدر کافی بزرگ شده.

برای بسیاری از نوجوانان، این فعالیت ها مناسک گذار بسوی بزرگسالی به شمار می رود این درحالی است که همگی این فعالیت ها خطراتی هم برای آنها به دنبال دارد. برای مثال، می توان به تمایل به رانندگی، آشنایی با جنس مخالف، گرفتن کار برای به دست آوردن پول، داشتن پول بیشتر برای خرج کردن، عاشق شدن، برقراری رابطه جنسی، مست کردن، رفتن به پارتی و تمام شب بیرون ماندن از خانه اشاره کرد. از آنجایی که دست کم چند تایی از این اهداف در ذهن هر نوجوانی وجود دارد، لازم است پدر و مادر برای آنها شرح دهند که در کجا ایستاده اند و درباره مخاطرات انتخاب های نوجوان، اقدامات احتیاطی و مسئولیت هایش به او آگاهی دهند.

اکثر مشکلات انضباطی در اواخر دوره نوجوانی ” نقض سرعت ” است، به این معنی که نوجوان می خواهد خیلی سریع بزرگ شود. به نفع نوجوان است که مقابل این رشد سریع ترمز گرفته شود و به تأخیر انداخته شود تا وی در محدوده ایمن و سالم باقی بماند.

نوجوان در دبیرستان با چه سرعتی آموزش می بیند؟ بیشتر نوجوانان سال اولی (به واسطه بلوغ فیزیکی و یا به واسطه شتاب در دستیابی به توانایی های علمی، ورزشی و یا دیگر توانایی ها به دنبال افراد بزرگ تر از سن خود هستند) به دسته های متشکل از کوچک ترها و بزرگ ترها انداخته می شوند و به این ترتیب منحنی یادگیری تندتر و سریع تر می شود. بنابراین در طول سال اول دبیرستان تا آنجایی که ممکن است، نوجوانان باید با افراد هم سن و سالشان معاشرت کنند. همزمان برای این که بتوانند پایگاه اجتماعی پیدا کنند می توانند به برخی از گروه ها و یا سازمان هایی که برنامه های آموزشی سال اول و یا فوق برنامه ارایه می کنند ملحق شوند.

سه موشک به سوی استقلال

با ورود به دبیرستان، زمینه انجام سه فعالیت مربوط به “بزرگ شدن” در دسترس نوجوان قرار می گیرد. هر کدام از این فعالیت ها به پسر یا دختر نوجوان قدرت می بخشد و مانند یک موشک در مسیر بزرگسالی عمل می کند. به این ترتیب میل به استقلال بیشتر به طور چشمگیری افزایش می یابد، به خصوص اگر دو یا بیشتر از دو تا از این ” موشک ها ” همزمان به سوی استقلال آتش شوند. در این شرایط والدین احساس می کنند با نوجوانی لجبازتر از قبل سروکار پیدا می کنند.

حالا این موشک ها چه هستند و چرا این قدر قدرتمندند؟…

Leave a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

To top