مهم ترین وقایع مربوط به دوره قاجار

از آثار دوره قاجار

1174 شمسی (از آثار دوره قاجار1795 میلادی)- گرچه قاجارها در متحد کردن دوباره ایران موفق بودند، اما معمولاً حکومت های ضعیف و فاسدی داشتند. تحت پادشاهی آنها شکاف اقتصادی و نظامی بین ایران و غرب به شکل قابل توجهی گسترش یافت. به ویژه در شرایطی که انقلاب صنعتی در جهان غرب ریشه گرفته بود. در مقابل در دوره قاجار هنر فضیلت زیادی داشت و با تولید برخی از بهترین نقاشی ها، آجرکاری ها و آثار معماری همراه بود.

(1192 و 1207 شمسی) 1813 و 1828 میلادی- نتیجه به وجود آمدن امپریالیسم اروپایی در انگلیس و روسیه، دخالت در امور ایران بود. قاجارها، قفقاز (گرجستان، ارمنستان و آذربایجان) را از دست دادند و آنها را به روس ها واگذار کردند. این اتفاق طی دو معاهده جداگانه با روسیه رخ داد که عبارت از معاهده گلستان در سال 1192 و معاهده ترکمانچای در سال 1207 بودند. در نتیجه معاهده سال 1207، قاجارها مجبور شدند تا قانون کاپیتولاسیون، یعنی مستثنی شدن همه شهروندان خارجی از حوزه قضایی ایران را تصویب کنند (بر این اساس اگر فردی خارجی در ایران مرتکب جرمی می شد، محاکم ایران نمی توانستند او را محاکمه کنند). این قانون عمیقاً مردم ایران را تحقیر کرد.

1230-1285 شمسی (1906-1851 میلادی)- قاجارها ایالات واقع در آسیای مرکزی را نیز به روس ها دادند و مجبور شدند تمام ادعاهایشان درباره افغانستان را به نفع بریتانیا کنار بگذارند. این دو قدرت اروپایی بر تجارت ایران مستولی شدند و در امور داخلی ایران دخالت می کردند و در سیاست های ایران مداخله می کردند. قاجارها و اعضای بانفوذ دربار آنها رشوه می گرفتند تا امتیازهای انحصاری بسیار باارزشی را به بریتانیا بفروشند. نمونه آن قرارداد تنباکو بود که موجب یک طغیان عمومی شد.

فساد و سوء مدیریت قاجارها به انقلاب مشروطه و ایجاد پارلمان یا مجلس انجامید. اما تنفس در فضای مشروطه با وجود پادشاهان مستبد آن دوره هرگز به طور کامل تحقق نیافت.

اگرچه ایران واقعاً مستعمره قدرت های استعماری نشد، اما در سال 1286 (1907 میلادی) عملاً به دو حوزه نفوذ تقسیم شد. حوزه شمال به وسیله روسیه و حوزه شرق به وسیله بریتانیا کنترل می شد. با پایان جنگ جهانی دوم، ایران در وضعیت هرج و مرج سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فرو رفت.

1921 شمسی (1300 میلادی)- رضاخان که افسر ارتش بود، کودتایی را روی صحنه برد. او در آغاز وزیر جنگ و سپس نخست وزیر شد و در سال 1925 تصمیم گرفت تا خودش را شاه بنامد. رضاخان در ابتدا می خواست رییس جمهوری یک جمهوری شود. اما مخالفت های برخی با نظام جمهوری او را ترغیب کرد تا شاه شود.

Leave a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

To top