محمدرضا کریمی
آیا جوامع انسانی بر مبنای ایده های نو و افکار متفاوت افراد خلاق به رونق و پیشرفت می رسد؟ پاسخ بیشتر ما به این پرسش مثبت است. اما یک تحقیق نشان داده با این که بسیاری از افراد در ظاهر می گویند برای خلاقیت ارزش قایلند و حتی از کسانی در بین خودشان که تخیل بیشتری دارند تعریف می کنند اما این از ته دل نیست.
دلیلی که محققان می آورند این است که افراد مایل نیستند با مخاطرات همراه با ابداعات مواجه شوند. در واقع براساس یک قانون عام، ما انسان ها نامشخص بودن، بلاتکلیفی و عدم قطعیت را دوست نداریم و این موضوعات ما را مضطرب می کند. به طورکلی جهان مکان بسیار مبهمی است و بنابراین ما به سختی تلاش می کنیم تا جایی که می توانیم از ابهامات بکاهیم. این کار را هم با تکرار انتخاب های همیشگی و انتخاب هایی که وضع موجود را حفظ می کنند انجام می دهیم.
از طرف دیگر خلاقیت مستلزم تازگی و خیال پردازی درباره امکانات یا احتمالات جدید است. همچنین لازمه خلاقیت ارایه ترکیبی نو از عناصر است که این ترکیب تقریباً آزمایش نشده و آزمایش نشده هم نامشخص و ترس آور است. این شرایط ممکن است ما را به طور بالقوه دست پاچه و شرمسار کند چراکه هرگز تضمینی برای موفقیت وجود ندارد.
یک نمونه از تناقض بین حرف و عمل را می توان در سازمان ها، نهادها و افراد تصمیم گیر مشاهده کرد. آنها با این که ادعا می کنند خلاقیت برایشان مهم است ولی اغلب ایده های خلاق را رد می کنند.
بسیاری از معلمان هم دوست ندارند که دانش آموزان کنجکاوی نشان دهند یا تفکر خلاق داشته باشند. حتی اگر خلاقیت به عنوان یکی از اهداف مهم آموزش و پرورش مطرح شود. اگر هم معلمی به طور دایم روش ها و کارهای خلاقانه دانش آموزی را خنثی می کند ممکن نیست که او بتواند در مقابلش استقامت کند مخصوصاً اگر چنین دانش آموزی در سنین کودکی باشد. در عوض دانش آموز ممکن است بیاموزد افکار خلاقانه اش را پیش از این که به طور کامل شکل بگیرد متوقف کند تا مبادا به دردسر بیفتد یا حرف اشتباهی بزند و کار اشتباهی از او سر بزند. به این ترتیب فرد ممکن است به طور همه جانبه شخصیتی ضد خلاقیت پیدا کند و حتی نسبت به آن دچار تعصب شود این در حالی است که به احتمال زیاد از نگرش منفی خود به خلاقیت هم ناآگاه است.
یک تحقیق نشان داده ما ممکن است به طور ناخودآگاه در مقابل عقاید خلاق تعصب نشان دهیم که خیلی شبیه به نژادپرستی یا ترس های روانی است.
دانشمندان برای انجام تحقیق خود از تستی موسوم به IAT استفاده کرده اند. آنها تاکنون با این تست شیوع ناخودآگاه تعصبات در زمینه هایی مثل نژاد، جنس، سن و بیماری روانی و ناتوانی را بررسی کرده اند و حالا این تست را در رابطه با خلاقیت که تاکنون نیازی به آزمایش آن احساس نمی شد هم به کار بسته اند.
آنها به این ترتیب نتیجه گرفتند که نوآوری هیچگاه به وسیله جامعه مورد استقبال قرار نگرفته. این نتیجه خود محققان را نیز حیرت زده کرده.